تغییرات عظیم جهانی و جایگاه چپ....
با اغاز تفاهمنامه سه کشور قدرتمند ایران چین ،روسیه ، دور جدیدی از روابط بین الملل شکل گرفت که زنگ خطر پایان روابط امپریالیستی را به صدا دراورد .
ایران بعنوان کانون اصلی این اتحاد بدوا توانست ایالات متحده را از منطقه بیرون کرده با کوبیدن عین الاسد این بزرگترین پایگاه نظامی ایالات متحده در منطقه پوشالی بودن این قدرت بین المللی را به رخ جهان کشیده راه را برای دیگر قدرتهای ضد امریکایی هموار کند .
حرکت ارام و بدون درگیری و مقاومت طالبان بسمت کابل و تصرف بدون درگیری افغانستان و بدنبالش فرار شرم اور نیروهای امریکایی از پایگاه بگرام و تخلیه دومین پایگاه بزرگ امریکا ، دیگر ابرویی برای این قدرت پوشالی باقی نگذاشت .
عملیات نظامی روسیه در اوکراین نیز ناتوانی ناتو را براحتی برملا کرد . فروپاشی اقتصادی اعضای موثر اتحادیه اروپا ناشی از کمکهای بسیار اندک اتحادیه به نازیهای اوکراین و تورم بیسابقه در کشورهای اروپایی ، بیرون زدن تومور سرطانی تضاد های امپریالیستی ناشی از پایان نظام کهنه اقتصاد نئولیبرالیستی امپریالیسم ، فقر رو به توسعه در این کشورها و چپاول الیگارشی در اروپا عملا این اتحادیه را به برده ناتوان در مقابل فرامین ارباب امریکایی تبدیل کرد .
روسیه با اطمینان از حمایت همه جانبه اتحاد سه گانه تا امروز توانسته این مبارزه علیه ناتو را به خوبی پیش ببرد .
چین با تغییر در نگرش و اعلام سیاست چند جانبه گرایی علاوه بر ایجاد روابط اقتصادی با کشور ها روابط سیاسی و امنیتی را نیز در دستور کار قرار داد .
ایران با حفظ موقعیت محور مقاومت و توسعه ان توانست محور مقاومت را تا امریکای جنوبی یعنی حیاط خلوت ایالات متحده گسترش دهد . امروز بسیاری از کشورهای امریکای لاتین یا به محور مقاومت پیوسته اند یا روابط اقتصادی سیاسی با ایران ایجاد کرده اند .
ایالات متحده که همواره سیاست "تقابل" را با کشورهای اقماری خود و استقلال طلب را سیاست کلی و همیشگی خود داشته گام به گام
در مقابل سیاست "تعامل" چین عقب نشینی کرده ..
سیاست ارباب رعیتی امریکا با کشورهای قمر رفته رفته به رفتار زننده و تحقیر امیز کشیده شد تا جایی که بدون مراعات روابط سیاسی و ادبیات دیپلماتیک ، سران این کشورها رابا نام گاو شیر ده یا بیابانگردهای پولدار خطاب کرده ملتهای این کشورها را متاثر و متنفر کرده دولتها را ناچار بسمت نیروی قدرتمند جدید شکل گرفته هدایت کرد .
این تحقیر ها انچنان دردناک بود و به غرور ملی عربستان ضربه زد که کارشناس سیاسی عربستان نوشت ؛
...اگر ایران و عربستان بر تشکیل حکومت در یمن توافق کنند قطعاً تشکیل خواهد شد. به نظرم چین کاری شگفت‌انگیز انجام داد و منطقه را از رقابت عربستان و ایران که منجر به مشکلاتی شده بود نجات داد.
اما محوریت تمام سیاست‌های آمریکا در ۲۰ یا ۳۰ سال گذشته، اسرائیل بود. آمریکا به عربستان گفت اگر میخواهی با تو تفاهم کنم با اسرائیل سازش کن!
خب خانه‌ات خراب! این حرف یعنی من به عنوان یک سعودی اصلاً برای آمریکا اهمیتی ندارم و فقط نفت من مهم است.
رفتار آمریکا بی‌ادبانه، متکبرانه و به همراه ربط دادن همه چیز به اسرائیل بوده. ما عرب‌ها عادت کرده‌ایم که زیر سایه ابرقدرت ها و وابسته به کسی باشیم...
از اینرو ، عربستان با شناخت دقیق و تحلیل درست از شرایط منطقه ورود به جبهه جدید را پذیرفت و دست دوستی بسمت ایران دراز کرد و چین قدرتمند را واسطه این اتحاد قرار داد .
اعلام رسمی بریکس در حذف دلار از معاملات کشورهای عضو و تقاضای همزمان ایران و عربستان در عضویت بریکس و اعلام حذف دلار از معاملات دو کشور را میتوان بزرگترین ضربه به اقتصاد امریکا بعد از حذف دلار از بازار روسیه و چین دانست
اتحاد عربستان وایران و پایان روشن جنگ خانمانسوز یمن ، اولین دستاورد این اتحاد بود قطعا حضور دوستانه دو کشور ایران و عربستان در این اتحاد براحتی قادر خواهد بود مشکلات لبنان را نیز به نفع اتحاد شرق حل کند . عضویت سوریه در اتحادیه عرب و برسمیت شناختن یکپارچگی سوریه بیانگر ارامشی دایمی در منطقه است .
اما امریکا ..
فروپاشی اقتصادی فاجعه بار امریکا اعلام ورشکستگی بزرگترین بانکهای امریکا بعنوان ستون های الیگارشی ، فقر فاجعه بار در امریکا را سبب شده و اینبار هدف امریکا تخلیه این بار مالی روی سر اروپاست . مکرون بعنوان رییس دولت فرانسه که شرایط فاجعه بار اجتماعی کشورش را شاهد است رسما اعلام کرد باید از دلار بعنوان پول فراملی فاصله گرفت .
بدنبال سقوط امریکا پایان نظام امپریالیستی نیز فرا رسیده اقتصاد نوینی بر جهان حاکم خواهد شد . در این نظام کشورهای توسعه نیافته توسعه خواهند یافت و جهانی دیگر متولد خواهد شد ،گر چه شاهزاده سابق و امپراتور فعلی بریتانیا این توان را داشت که در کمال سرافکندگی پرچم بریتانیا را در هنگ کنگ پاین بیاورد ، اما ایا امریکا با داشتن رییس جمهوری فاقد عقل توان برافراشتن پرچم امریکا را در تایوان دارد؟
اگر چه ناتو تمام توان خود را در اوکراین بکار برد ولی شرایط نشان میدهد که این اروپاست که بدنبال راهی برای صلح میگردد و این جز جدایی از ایالات متحده و فروپاشی ناتو امکان پذیر نیست ، موردی که نشانه هایش بروشنی در سپهر سیاسی اروپا دیده میشود
حال باید دید ایا اتحادیه اروپا با فاصله گرفتن از دلار و کناره گیری از ناتو خود را از فروپاشی امریکا بر حذر میکند ؟
یا تحت تاثیر دولت فاسد المان تا سقوط کامل کنار امریکا میماند ..
اما جایگاه چپ کجاست ؟
شک نیست که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی چپ جهانی دچار انواع تزلزل ونوعی نا امیدی گردید وجود نحله های گوناگون چپ را بدرستی میتوان ناشی از این فروپاشی عظیم دانست .
اما سمت گیری جهان به دو قطب جنوب گرسنه و شمال توانمند کشورهای متعددی را با قطع رابطه با امپریاایسم ، در کنار گرسنگان جهان قرار داده ،به باور من نظم نوین جهانی اغاز شده و سمتگیری چپ میتواند بزرگترین عامل در اتحاد استراتژیک همه نحله های چپ در حمایت از این جبهه جهانی باشد .
لذا ،در تهاجم ناتو علیه روسیه در اوکراین جای چپ باید در کنار روسیه باشد،
در تهیه تهاجم امپریالیسم به چین ، جایگاه چپ باید در کنار چین باشد .
در تهاجم امپریالیسم و تحریم و تهدید ایران و جبهه مقاومت از فلسطین تا امریکای لاتین .
جایگاه چپ باید در کنار ایران باشد .
ما در بزنگاه تاریخی عظیمی قرار داریم و بزودی شاهد حوادثی غیر قابل باور خواهیم بود و چپ باید یکپارچه در این تغییرات حضور فعال داشته باشد .
نعیم صفایی