WIDE bannerflags5 copy

 

 

Peikekhavar mobile

Write a comment

نوشته: م. محمدی،  ژورنالیست بحرینی-ایرانی

طی چهار دهه گذشته، سیاست خارجی ایران بیشتر واکنشی بوده تا کنشی. هر بحرانی که سر برآورده، ایران به ناچار وارد میدان شده و کمتر پیش آمده که پیش‌دستی کند. امروز اما، وقتی غرب و متحدان عربش جنگی ترکیبی و فرسایشی علیه ایران و محور مقاومت به راه انداخته‌اند، ادامهٔ این انفعال می‌تواند امنیت ملی و نفوذ منطقه‌ای را به خطر بیندازد.

راه حل چیست؟
ایران باید مسیر تازه‌ای برگزیند: سیاستی تهاجمی، هوشمندانه و آینده‌نگر. اما این گذار تنها وقتی پایدار است که سه رکن هم‌زمان تقویت شوند:
۱. اصلاحات داخلی و بازسازی اعتماد مردم،
۲. بهره‌گیری هوشمندانه از ظرفیت‌های مردمی و مذهبی منطقه،
۳. تقویت بازدارندگی هسته‌ای در چارچوب برنامهٔ تسلیحاتی کامل.

چرا سیاست تهاجمی؟
غرب آسیا دیگر جای انتظار نیست. رقبا در حال سرمایه‌گذاری بلندمدت‌اند و ایران اگر همچنان واکنشی عمل کند، عملاً میدان را به دیگران واگذار کرده است. راهبرد تهاجمی به معنای ماجراجویی بی‌محابا نیست، بلکه یعنی گرفتن ابتکار عمل، تعیین اهداف روشن و واداشتن رقیب به واکنش، نه برعکس.
سرمایهٔ مردمی و مذهبی: برگ برنده ایران قدرت ایران تنها نظامی نیست؛ پشتوانه‌ای اجتماعی و تاریخی درخشانی نیز وجود دارد:
• عراق با اکثریت شیعه و جایگاه مرجعیت،
• آذربایجان و بخش‌هایی از قفقاز،
• مناطق شیعه‌نشین شرق عربستان، بحرین و کویت،
• لبنان، سوریه و یمن،
• جمعیت شیعیان و علویان در ترکیه.این شبکه‌ها اگر با سیاستی هوشمندانه حمایت شوند، می‌توانند پشتوانهٔ مشروع و مؤثری برای سیاست خارجی فعال باشند.اصلاحات داخلی؛ پیش‌شرط هر سیاست خارجی موفق سیاست خارجی قوی بدون پشتوانهٔ داخلی پایدار نخواهد بود. سه محور کلیدی:
۱. مبارزهٔ شفاف و مؤثر با فسا اقتصادد،
۲. عدالت اجتماعی در توزیع منابع،
۳. نهادهای مستقل نظارتی و شفافیت در تصمیم‌گیری‌ها. این اصلاحات اعتماد عمومی را بازسازی می‌کند و توان جامعه را در برابر فشارهای خارجی افزایش می‌دهد.
بازدارندگی هسته‌ای؛ بخشی از یک برنامهٔ تسلیحاتی کامل . بازدارندگی هسته‌ای عنصر کلیدی قدرت ایران است، اما تنها در چارچوب یک برنامهٔ تسلیحاتی جامع و یکپارچه معنی پیدا می‌کند. این برنامه باید چند حوزهٔ حیاتی را هم‌زمان در بر گیرد: موشک‌های دقیق‌زن، پهپادهای شناسایی و تهاجمی، دفاع هوایی چندلایه، ظرفیت‌های سایبری، و حضور دریایی مقتدر برای حفاظت از تنگه‌ها و خطوط انرژی.
نظام پشتیبانی صنعتی، لجستیکی و ساختار فرماندهی و کنترل یکپارچه نیز ضروری است تا توانمندی‌ها پایدار باقی بمانند. حفظ «آستانهٔ فنی» هسته‌ای می‌تواند اهرمی دیپلماتیک باشد، اما تنها در دل این برنامهٔ جامع کارکرد واقعی پیدا می‌کند.

گام‌های عملی پیشنهادی
• تأسیس «نهاد ملی مبارزه با فساد اقتصادی و عدالت اجتماعی» با اختیارات شفاف.
• سرمایه‌گذاری هدفمند در توانمندی‌های غیرهسته‌ای: موشک، پهپاد، دفاع هوایی و سایبری.
• نگه‌داشتن توان هسته‌ای در سطحی بازدارنده و دیپلماتیک.
• بازطراحی حمایت از نیروهای هم‌پیمان با اهداف روشن و قابل سنجش.
• فعال‌سازی دیپلماسی منطقه‌ای برای کاهش هزینهٔ انزوا و حفظ کانال‌های مذاکره.ایران بر سر دو راهی تاریخی ایستاده: ادامهٔ انفعال و فرسایش یا گذار به سیاستی تهاجمی و یکپارچه. این گذار تنها با سه ستون اصلی ممکن است: اصلاحات داخلی، بهره‌گیری هوشمندانه از ظرفیت‌های مردمی-مذهبی، و بازدارندگی هسته‌ای در چارچوب برنامهٔ تسلیحاتی کامل. ترکیب این سه، کشور را از دوقطبی «تسلیم یا نابودی» رها کرده و بستر نقش‌آفرینی مؤثر و تعیین‌کننده در غرب آسیا را فراهم می‌آورد.

تاکیدها از ماست: پیک خاور

Loading comment... The comment will be refreshed after 00:00.

Be the first to comment.

Write comments...
or post as a guest