WIDE bannerflags5 copy

 

 

Peikekhavar mobile

Write a comment

"ایران و جهان"

مترجم: علی مجتهد جابری

یادداشت مترجم:
متن ذیل طی یک گفتار تصویری توسط Ben Norton بن نورتون سردبیر نشریه اینترنتی ”گزارش اقتصاد جغرافیای سیاسی”
Geopolitical Economy Report
اجرا شده که متن کامل آن به فارسی برگردانده شده است.
اهمیت این متن کاملا مستند که به سبب شهادت رئیس جمهور ایران تهیه شده، گرچه محدود به دوره ای کمتر از سه سال اخیر است، از آن روست که به خوبی نشانگر جایگاه جهانی ایران، زمینه ها و دلایل آن است.

نکته ای جانبی اما مهم در مضمون این گفتار نهفته است. برخی از منتقدان‌ تفاوت گستره و ژرفای بین روابط کاملا پیروزمندانه جمهوری اسلامی ایران در عرصه جهانی و پاره ای دشواری های اجتماعی-اقتصادی داخلی را معمایی تردید برانگیز ارزیابی می کنند. روشن است که این موضوع نیاز به بررسی های همه جانبه در حیطه های گوناگون دارد، اما آنچه هم اکنون در این باره کاملا آشکار است، این واقعیت است که تعیین کننده نهایی در هر سپهر سیاسی توازن قوا در هر برش زمانی است، و همان اندازه که در سطح جهانی توازن قوا به سود انقلاب و طرد سرمایه داری قوت گرفته است، در داخل کشور، با وجود همه کوشش ها و موفقیت ها، شرایط هنوز در حد مطلوب و متوازن با جایگاه جهانی انقلاب ایران نیست. در نتیجه به کوشش های بسیار بیشتری نیاز است.
لینک منبع:
https://youtu.be/pzPKOhHcnvc?si=C3YY7BhG0W5W2VlY
علی مجتهد جابری
۱۲ خرداد ۱۴۰۳
========================================================
ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران در روز نوزدهم ماه مه در یک سانحه سقوط بالگرد درگذشت. این رخداد شگفتی بزرگی برای جهانیان بود و آثار سیاسی مهم بسیاری در پی خواهد داشت که می خواهم امروز درباره آن ها سخن گویم.
اکنون باید با تاکید بر این نکته آغاز کنم که حکومت ایران سرنگون نخواهد شد. کسان بسیاری در غرب هستند که در این باره شادی می کنند و آن را پایان ایران بر می شمارند. این سخنی گزاف است. این مضحک است. در واقع، حکومت ایران بلافاصله معاون اول رییسی را به عنوان رئیس جمهور موقت منصوب کرد. و احتمالا ظرف چند ماه آینده انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد، تا مشخص گردد چه کسی رئیس جمهور بعدی خواهد بود. بنا بر این بسیاری از سیاستمردان و رهبران دارای قابلیت در ایران حضور دارند، که ثبات حکمرانی خود را تداوم خواهند بخشید.
با این حال، این رخداد بسیار مهم است زیرا رئیسی به شکل گسترده ای به عنوان رهبر بعدی ایران در نظر گرفته می شد. برای آگاهی کسانی که نمی دانند باید گفت که ایران دارای دو مقام رسمی عالی است.
رئیس جمهور ناظر بر امور سیاسی و اجرایی است، اما رهبر انقلاب هم حضور دارد. سابقه این امر به انقلاب ایران بازمی گردد که در سال ۱۹۷۹ رخ داد، که در آن مردم ایران سلطنت و شاه را که دیکتاتوری تحت حمایت ایالات متحده بود و دهه ها با مشت آهنین بر ایران حکومت می کرد برانداختند. و پس از آن که این خودکامه تحت الحمایه ایالات متحده سرنگون شد، حکومت نوین انقلابی در ایران جمهوری اسلامی را تاسیس کرد، و رهبر عالی آن رهبر انقلاب بوده است. پس امروز رهبر کنونی انقلاب علی خامنه ای هشتاد و پنج ساله دومین رهبر ایران است. پس محتمل است که به زودی جانشینی برای خود برگزیند.
بسیاری از مردم فکر می کردند که همان گونه که خامنه ای در دهه هشتاد میلادی رئیس جمهور بود و در پی درگذشت امام خمینی جایگزین نخستین رهبر انقلاب شد، رئیسی نیز به سمت رهبر بعدی انقلاب منصوب گردد.
با چنین فرضی می بینید که درگذشت او موجب پیچیدگی های بزرگی می شود و برخی از دگرگونی های مهم در ایران می تواند رخ دهد. اما حکومت ایران بر این نکته تاکید کرده است که شرایط به ویژه در حیطه سیاست خارجی بی هیچ تغییری تداوم خواهد داشت. این چیزی است که ما در ایران طی چند دهه شاهدش بوده ایم، که با وجود تغییر رؤسای جمهور، عناصر و رشته های متداومی در سیاست خارجی حاضر بوده است. این روند را ما در دهه دوهزار میلادی با دولت های محمود احمدی نژاد و حسن روحانی شاهد بوده ایم.
این امروز ما را با خود به دوران ابراهیم رئیسی که به تازگی درگذشت می آورد. امروز می خواهم درباره سیاست خارجی ایران، این که چگونه طی سال های اخیر تکامل یافته است، و چگونه به نحوی دم افزون، ایران هرچه بیشتر و بیشتر با جنوب جهانی پیوند می یابد سخن گویم.
این امری بود که ابراهیم رئیسی قویاً از آن پشتیبانی می کرد. در دوران رئیسی ایران به بریکس پیوست، و همچنین به عضویت سازمان همکاریهای شانگهای در آمد. ایران خواهان دلارزدایی گردید، و با هدف مبارزه با تسلط دلار آمریکا، در زمینه کاربرد ارزهای هر کشور در مبادلات کوشید. در دوران رئیسی ایران همچنین سیاست نگاه به شرق را با تاکید بر بهبود و پیشبرد روابطش با دیگر کشورها در آسیا برگزید. و به ویژه به روابطش با کشورهای چین و روسیه ژرفا بخشید. رئیسی همچنین تقویت مناسبات ایران با کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا را در اولویت قرار داد، و بر اهمیت مبارزه با استعمار و امپریالیسم غرب پای فشرد. گرچه این سیاست ها دقیقاً تازه نبودند و روسای جمهور پیشین نیز سیاست خارجی مشابهی را تعقیب می کردند، اما در سال های اخیر تحت ریاست رئیسی، که از سال ۲۰۲۱ به این سمت برگزیده شد، ایران به شکلی واقعی رابطه با جنوب جهانی را در اولویت قرار داد.
از انقلاب سال ۱۹۷۹ تا کنون عموماً این نکته ای مهم بوده است. آری، حکومت ایران حکومتی دینی است و نگاهی اسلامی به امور دارد، اما همواره دارای نگرش میهن دوستانه نیز بوده است. و آن چه ما به راستی می توانیم ببینیم این است که انقلاب ایران گونه ای از انقلاب های ملّی جهان سوم، انقلابی متعلق به جنوب جهانی است.
ایران پیوندهای نزدیکی با دیگر حکومتهای انقلابی در جنوب جهانی برقرار کرده است، و طی چند سال اخیر با سقوط نسبی تسلط غرب ما شاهد این بوده ایم که حکومت ایران به راستی بر گفتمان ضداستعماری و نیز بر مناسباتش با دیگر حکومت های انقلابی در جنوب جهانی تاکید ورزیده است. البته ، یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی ایران که ریشه در انقلاب دارد همواره عبارت بوده است از پشتیبانی استوار از مبارزات فلسطینیان علیه استعمار و اشغال اسرائیلی. در ماه دسامبر اخیر هنگامی که رئیس جمهور ایران رئیسی کنفرانسی بین المللی برای پشتیبانی از فلسطین را سازمان داد، ما شاهد این نکته بودیم. ایران همواره حامی حق مردم فلسطین در مقاومت مسلحانه علیه استعمار اسرائیلی بوده است. که این بر اساس حقوق بین الملل در قطعنامه های پرشمارمجمع عمومی سازمان ملل متحد درج و بارها اعلام شده است. طی این کنفرانس در ماه دسامبر، رئیس جمهور رئیسی خواهان آن شد که کشورهای بیشتری در سراسر جهان از حقوق فلسطینیان حمایت کنند، تا به محاصره غیر قانونی غزّه پایان داده شود و ارسال کمک های انسانی بیشتری میسر گردد. رئیسی ایالات متحده را به این متهم ساخت که نخستین و بزرگ ترین زیر پا گذارنده دموکراسی در جهان است. او نظام جهانی سلطه را مسئول نقض حقوق بشر در غزه اعلام کرد.
این چیزی بوده است که ایران همواره بر آن تاکید داشته است که در واقع استعمار بخشی از یک ساختار بزرگتر امپریالیستی غربی است که ایالات متحده آن را رهبری می کند. از هنگام انقلاب به این سو حکومت ایران بر این نظر ایستادگی کرده است که اسرائیل شیطان کوچک و ایالات متحده آمریکا، امپراتوری آمریکا، شیطان بزرگ است. و به این دلیل است که ایران با بسیاری از جنبش های ملّی گرا، چپ و سوسیالیست در مبارزه مشترک در برابر امپریالیسم تحت رهبری آمریکا، و قدرت های استعماری غربی که بر بخش اعظم جهان در سده نوزدهم و اوایل سده بیستم تسلط داشتند، متحد شده است. امروزه هنوز جنوب جهانی در حال نبرد با نواستعمار غربی و امپریالیسم به سرکردگی آمریکاست. این پیامی بسیار مهم بود که رئیسی غالباً بر آن تاکید می کرد، و از سال ۲۰۲۳ هنگامی که از ایران دعوت به عمل آمد تا به بریکس و سازمان همکاری شانگهای بپیوندد، رئیسی بر این تاکید می ورزید که عضویت در این سازمان ها به ایران کمک می کند تا بتواند با یک جانبه گرایی به سرکردگی ایالات متحده مقابله کند. رئیسی در یک سخنرانی گفت کرراً گفته ام که ما منتظر لبخند دولت های غربی نمانده و اقتصاد و زندگی مردم مان را به اراده آنان گره نخواهیم زد. او این گمان بی اساس را مردود می شناخت که گویا تنها با گرایش دوباره به غرب، و نه همراهی با جنوب جهانی، می تواند به ایران کمک کند تا به یک پیشرفت بزرگ اقتصادی دست یابد. او می گفت که ما منتظر تصمیم غرب برای کشورمان نخواهیم ماند.
پس این تفاوتی مهم بین رهبران میهن دوست است با تجدید نظرطلبان و اصلاحگرایانی مانند حسن روحانی که پیش از او رئیس جمهور بود. روحانی می کوشیدکه روابط با غرب را بهبود بخشد تا تحریم های غیرقانونی غرب برداشته شود. تحریم هایی که ایالات متحده بر ایران تحمیل کرده بود. به این سبب بود که روحانی توافق اتمی (برجام) را که به قوانین بین المللی همبسته شده بود امضاء کرد. سپس دانالد ترامپ به قدرت رسید، و به نحوی یک جانبه و برخلاف قوانین بین المللی توافق برجام را پاره کرد. این روند به بسیاری بیشتر از سیاستمردان میهن دوست در ایران نشان داد که کوشش در التماس از غرب برای برداشت تحریم ها تنها به معنای اتلاف وقت است. در برابر آنان به این نتیجه رسیدند که ایران باید بیشتر با جنوب جهانی، یعنی اکثریت جمعیت جهان پیوند نزدیک یابد، و بکوشد تا به جای صبر کردن و صبر کردن و صبر کردن در انتظار چیزی که هرگز رخ نخواهد داد، یعنی گویا پایان گرفتن ستیزه جویی غرب علیه ایران، به گزینه هایی دیگر برای همکاری های اقتصادی دست یابد.
ما این نکته را به ویژه در سخنرانی رئیسی در آفریقای جنوبی به سال ۲۰۲۳ می بینیم. در گردهمایی سران بریکس و در هنگامی که از ایران برای عضویت در بریکس رسماً دعوت به عمل آمد، او بر این نکته تاکید کرد که ایران پشتیبان جدی دلارزدایی و بهبود روابط اقتصادی با جنوب جهانی است. او همچنین گفت که جمهوری اسلامی ایران قاطعانه از کوشش های موفقیت آمیز بریکس در جهت دلارزدایی در روابط اقتصادی بین اعضاء، به همان اندازه کاربرد ارزهای ملّی و تقویت سازوکارهای پرداخت و تسویه های مالی حمایت می کند. او همچنین بر اهمیت جنبش ضد استعماری تاکید ورزید. وی اظهار داشت احساس می کند که بایسته است تا با احترام و افتخار از رئیس جمهور پیشین و رهبر فقید آفریقای جنوبی نلسون ماندلا که علیه آپارتاید مبارزه می کرد یاد کند. او همچنین از قهرمانان پر افتخار آفریقایی که در برابر استعمار از خود ایستادگی نشان دادند یاد کرد. رئیسی اظهار داشت که جمهوری اسلامی ایران طی دوره ای طولانی دوست افریقا بوده است، و تقویت مناسبات اقتصادی با آفریقا در دستور کار ما بوده است. او همچنین گفت که مناسبات حداکثری و تقویت سازو کارهای همکاری چندجانبه، به ویژه با کشورهای مستقلِ در حال توسعه در مرکز توجهات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. وی افزود که مایل است به این نکته اشاره کند که یکی از چالش های جنوب جهانی عبارت است از تداوم سیاست های نژادپرستانه، عدم امنیت ناشی از سلطه، اشغال، تسلط و تروریسم دولتی، به ویژه از سوی رژیم صهیونیستی، که نه تنها مردم فلسطین را از حق تعیین سرنوشت خود باز می دارد، که همچنین آنان را از حق توسعه محروم می سازد.
پس اکنون باری دیگر می بینیم که این سخنان گفتمانی است در بین بسیاری از دیگر کشورهای جنوب جهانی که با وجود تفاوت های سیاسی، و علی رغم تفاوت های فرهنگی در آن اشتراک نظر دارند. بسیاری از کشورها در جنوب جهانی در این مبارزه مشترک با امپریالیسم با ایران قویاً همسانند.
این موضوع همچنین توضیح می دهد که چرا رئیسی حامی بزرگ دلارزدایی بود، و واقعاً بر این تاکید داشت که در ایران ارزهای ملّی را در مناسبات تجاری با دیگر کشورها مبنا قرار دهد، تا تحریم های غیر قانونی آمریکا خنثی گردد. او این موضوع را در سخنرانی اش پس از الحاق ایران به سازمان همکاریهای شانگهای در سال ۲۰۲۳ روشن ساخت، و خواهان جایگزینی روش کار سوئیفت با ترتیباتی دیگر با ارزهای ملّی به جای دلار آمریکا در مبادلات بازرگانی دو جانبه بین کشورها گردید. او بیان داشت که تسلط جهان غرب مرتبط با تسلط دلار است. برای برقراری نظم نوین اقتصادی ضروری است که در سراسر جهان با کاربرد ارزهای ملّی و ترتیبات بین کشورها این ابزار تسلط از میان برداشته شود.
اکنون برای آگاهی کسانی که مطلع نیستند می گویم که سازمان همکاری شانگهای گرچه در غرب چندان شناخته نیست، امّا یکی از بزرگترین سازمان های با فعالیت چند جانبه در جهان است. این نهاد نخست به عنوان یک سازمان همکاری های امنیتی تاسیس شد اما اکنون اقتصادی نیز شده است. در واقع این نهاد راهی است برای پیوند دادن مجموعه اوراسیا. این نهاد مشتمل بر بیشتر کشورهای پر جمعیّت جهان مانند چین و هند و همچنین کشورهای بزرگی مانند روسیه و پاکستان، چندین کشور آسیای مرکزی و ایران تحت ریاست جمهوری رئیسی به عنوان یک عضو کامل رسمی سازمان همکاریهای شانگهای است. و اکنون کشورهایی دیگر در غرب آسیا و شمال آفریقا از جمله مصر، عربستان سعودی و حتی احتمالاً ترکیه هستند که شرکای گفتگو با بریکس بوده مایلند که به آن ملحق شوند. افزون بر این بلاروس و مغولستان جزو کشورهای ناظر بوده می توانند در آینده به عضویت نیز در آیند. در این زمینه یکی از مهمترین استراتژی های سیاست خارجی رئیسی عبارت بود از سیاست شرقی او که در آن برای پیوند با دیگر بخش های آسیا اولویت قائل بود، و البته به اصطلاح خاورمیانه که ایران در آن واقع شده و در واقع غرب آسیا است. این چیزی است که حکومت ایران در واقع بر آن تاکید دارد. آنان واژه خاورمیانه را به کار نمی برند و غالباً با بهره گیری از نام غرب آسیا بر این تاکید می ورزند که شرکاء و دیگر همسایگان شان در مناطق مرکزی، شرقی و جنوبی آسیا حضور دارند.
اکنون یکی از روشن ترین مثال ها برای این امر این است که رئیسی چگونه دوستی رو به رشد ایران با چین را در اولویت قرار داده، و در حقیقت ایران موافقت نامه بیست و پنج ساله ای را با چین منعقد کرده است. در این موافقت نامه چین پذیرفته است که به نوگردانی زیر ساخت ها در ایران یاری رساند و در مقابل ایران نه با دلار و ارز بلکه طی یک نظام پایاپای به چین بازپرداخت کند. ایران در این روند به چین نفت تحویل می دهد. پس این نمونه ای از چیزی است که چین آن را همکاری برد-برد به سود هر دو طرف می داند.
ما مثال هایی از این دست را درسال ۲۰۲۳ دیدیم. در آن هنگام اعلام شد که ایران، به ازای کمک چین به امر توسعه و نوگردانی یک فرودگاه بین المللی در ایران، به چین نفت صادر خواهد کرد. البته چین در کار زیرساخت ها در جهان نقش رهبری دارد و ایران بخشی از ابتکار "یک کمربند - یک راه" است. ما همچنین نمونه ای از نزدیکی مجدد ایران و چین را در سال ۲۰۲۳ هنگامی که رئیس جمهور رئیسی با شی جینپینگ رئیس جمهور چین دیدار کرد مشاهده کردیم. در این دیدار آنان بیانیه ای از سوی سفارت چین را منتشر ساختند که بر اساس آن چین برای کار در جهت تقویت همکاری در حیطه های گوناگون از جمله بریکس و کوشش با هدف توسعه استوار و انعطاف پذیر چندجانبه گرایی، اعلام آمادگی کرده است. شی جینپینگ گفت که او از این که کوشش های مشترک چین، ایران و عربستان سعودی به مصالحه نایل شده و موجب امنیت و پایداری بیشتر خاورمیانه گردیده است شادمان است. این یک کار بسیار مهم دیگر است که چین به انجام رساند تا در ضمن صحنه را برای دعوت ایران به بریکس آماده سازد. عربستان سعودی نیز در همان زمان برای پیوستن به بریکس دعوت شده بود.
پس ما نمونه ای از این را می بینیم که چگونه ایران که دارای تفاوتهای سیاسی بسیاری با عربستان سعودی بود، آن ها را به کناری گذاشت تا در راه تامین وحدتی بیشتر در جنوب جهانی بکوشد، و در نتیجه آنان بتوانند بر دشمن اصلی یعنی آمریکا به عنوان سرکرده امپریالیسم غرب متمرکز شوند.
در سال ۲۰۲۳ رئیسی در بازدیدی از پکن باری دیگر با شی جینپینگ دیدار کرد. در نتیجه آنان طی یک سال دوبار ملاقات داشتند، تا نشان دهند که این مناسبات تا چه اندازه ژرفا یافته است. در بیانیه ای که از سوی وزارت امور خارجه چین صادر شد بر این نکته تصریح گردیده بود که چین در راه توسعه همکاریهای دوستانه با ایران ثابت قدم باقی خواهد ماند، و مشارکت جامع استراتژیک را پیش برده، و نقشی مثبت در صلح جهانی و پیشرفت انسان ها در میان دگرگونی های بزرگ مشاهده نشده در یک قرن را ایفاء خواهد کرد.
این گفته بسیار مهمی است که شی جینپینگ اغلب تکرار می کند که جهان شاهد دگرگونی هایی است که طی قرن گذشته رخ نداده بود. آنچه آنان واقعاً در باره اش سخن می گویند عبارت است از ایجاد جهانی نوین و چند قطبی که دیگر تحت سلطه قدرت امپریالیسم غربی نیست، و در آن یک نظام دموکراتیک جهانی حاکم است، نه یک دیکتاتوری جهانی تحت کنترل ایالات متحده، که در آن نظام جنوب جهانی در عمل صدایی دارد، و در آن زمینه رئیس جمهور شی بر این تاکید می کند که چین از ایران پشتیبانی کرده، از حق حاکمیّت ملّی آن، استقلالش، وحدت سرزمینی اش، اقتدار ملّی اش، و همچنین مقاومتش در برابر یکجانبه گرایی و زورگویی، حمایت و حراست می کند. چین مخالف هرگونه مداخله نیروهای خارجی در امور داخلی است که امنیّت و پایداری ایران را تحلیل برد.
در این جا بسیار روشن می بینیم که چین به ستیزه جویی ایالات متحده علیه ایران، تحریم های آمریکا علیه ایران، و اقدام مداوم اسرائیل به حمله و کشتن مقامات ایرانی رجوع دارد. اسرائیل عده زیادی از شخصیت های ایرانی را ترور کرده است. در این جا ما می بینیم که چین با زبان دیپلماسی ویژه خود، که می دانید همواره بسیار محتاطانه است، به همان اندازه صریح بیان مطلب می کند. امّا در این جا آنان بسیار روشن می گویند که چین امپریالیسم آمریکا و ستیزه جوئی غیر قانونی آن علیه ایران را محکوم می کند.
چین همچنین بر این تاکید می ورزد که ایران بخشی از ابتکار"یک کمربند - یک راه" است و با چین همکاری دارد. در این بخش از این دیدار رئیسی بر این تاکید دارد که ایران قویّاً از ابتکار"یک کمربند- یک راه" حمایت کرده و فعالانه در آن، و همین طور در دیگر ابتکارات چینی مانند توسعه جهانی و امنیّت جهانی مشارکت خواهد داشت. هر دو به نحوی روشن و بارز در تقابل با تسلط یکجانبه گرایی، زورگویی، و صریحاً در تقابل با مداخله خارجی در امور داخلی شان هستند. پس در اینجا باری دیگر ما می توانیم این وجوه اشتراک را ببینیم. و این که رئیسی به خوبی در پی تحکیم روابط ایران و چین بوده است. او همچنین در زمینه بهبود روابط با روسیه کوشیده است. البته هم روسیه و هم چین از اعضای بریکس و سازمان همکاری شانگهای بوده، و اکنون ایران عضوی در این دو سازمان است.
در سال ۲۰۲۲ رئیس جمهور رئیسی به مسکو رفت و با رئیس جمهور پوتین دیدار کرد. در آنجا رئیسی بر اهمیّت تقویت همکاریهای دوجانبه بین ایران و روسیه با هدف افزایش روابط اقتصادی دو کشور تاکید کرد. او خواهان همکاری در توسعه اقتصادی در منطقه گردید و ناتو را سرزنش کرد. او گفت که اثرگذاری ناتو تحت هر عنوان و پوششی در قفقاز و آسیای میانه، علائق مشترک کشورهای مستقل را تهدید می کند.
رئیسی سپس باری دیگر در سال ۲۰۲۲ با پوتین در اجلاسی در ترکمنستان دیدار کرد و در این دیدار آنان بر اهمیّت دلارزدایی تاکید داشتند. رئیسی گفت که باید سازوکارهای ضروری برای تقویت مناسبات بانکی و پولی بین ایران و روسیه برقرار گردد. او گفت که مبادلات مالی بین دو کشور باید در چارچوبی مستقل از نظام مالی غربی تعریف شود، تا هیچ کشوری نتواند در آن نفوذ کند و بر آن فشار وارد سازد. او به روشنی به ایالات متحده و همچنین به نظام پیام بین بانکی سوئیفت اشاره می کرد که تحت تسلط ایالات متحده است و آن کشور از سوئیفت برای انقطاع عملکرد بانک های ایران و روسیه بهره می برد.
به این ترتیب در دوران ریاست رئیسی بانک های مرکزی ایران و روسیه همچنین موافقتنامه ای را امضاء کردند که سازوکارهای پرداخت آنان را متحد می ساخت و البته این برآیند از دلارزدایی برای رئیسی بسیار مهم بود.
او در سال ۲۰۲۳ از اندونزی دیدار کرد. کشوری بسیار مهم که دارای بیشترین جمعیت مسلمان جهان، و همچنین اقتصادی با رشد بالا است. ایران و اندونزی مناسبات خود را ژرفا بخشیدند و موافقت نامه ای را امضاء کردند که دلار آمریکا را از بازرگانی دوجانبه خود حذف کنند. رئیس جمهور رئیسی در این دیدار تاکید کرد که اکنون طرف ایرانی از ارز خود ریال بهره خواهد گرفت، و طرف اندونزیایی هم از ارز خود روپیه به عنوان جایگزین دلار آمریکا در بازرگانی دوجانبه خود با ایران استفاده خواهد کرد.
این ها مثال هایی هستند که نشان می دهند ایران چگونه به اتحاد خود با دیگر کشورها در آسیا و روسیه که بخشی از اوراسیا است، ژرفا می بخشد. اکنون هم آنچه ما می بینیم این است که ایران تحت ریاست جمهوری رئیسی بر مشارکت خود با آفریقا و تعمیق روابط با متحدانش تاکید ویژه می نهد. در سال ۲۰۲۳ رئیسی با وزیر امور خارجه بورکینافاسو دیدار کرد. حکومت آن کشور انقلابی و ضداستعماری است، که ابراهیم ترائوره رهبر جوان انقلابی آن، نیروهای نظامی اشغالگر فرانسوی را اخراج کرد، و واقعاً می کوشد تا میراث رهبر چپگرای ضدامپریالیست پیشین توماس سانکارا را بازگرداند. بورکینافاسو به عنوان بخشی از این کوشش روابطش را با ایران، چین، روسیه، و حکومت های چپگرای آمریکای لاتین ژرفتر ساخته است. در سال ۲۰۲۳ طی دیداری با مقامات بورکینافاسو رئیسی مردم آفریقا را که در برابر استعمار و تروریسم ایستادگی می کنند ستود، و خواهان پیشرفت روابط و گسترش همکاری ها با آفریقا گردید. این در بیانیه ای دیپلماتیک اداء شد، که از سوی دفتر ریاست جمهوری ایران با عنوان مقاومت کشورهای آفریقایی در برابر استعمار به مثابه نشانه ای از بیداری آنان نشر یافت.
بنا بر این بازهم می بینید که در این سخنان همانندی مبارزه ای مشترک در نبرد علیه استعمار جایگاهی بس مهم دارد. پس از آن دیدار در ژانویه سال ۲۰۲۴ رئیسی با سفیر جدید بورکینافاسو در ایران دیدار کرد. در آن دیدار رئیسی بر این نکته تاکید داشت که کشورهایی مانند ایالات متحده و برخی از حکومت های غربی و رژیم صهیونیستی، که بیشترین مدعیّان تروریسم هستند، خود سرمنشاء ترور و گروه های تروریستی اند. او همچنین بر این تاکید کرد که ما امروزه شاهد جنایات و اقدامات تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی با پشتیبانی آمریکایی ها و برخی از دولت های غربی هستیم. بنا بر این او بر ریاکاری قدرت های استعماری غربی که مدعی حمایت از حقوق بشر هستند و ادعا می کنند که با تروریسم مخالفند، حال آن که در حال حمایت ازاسرائیل، تروریسم دولتی و جنایت علیه انسانیت در برابر مردم فلسطین هستند، انگشت گذارد.
همچنین در اجلاس بریکس در سال ۲۰۲۳ او بر این تاکید کرد که آفریقا پیش ران اصلی توسعه جنوب جهانی است. وی افزود که خوشبختانه جایگاه و وزن سیاسی و اقتصادی آفریقا که جزئی جدایی ناپذیر از جهان در حال توسعه است، به گونه ای پایدار در حال رشد است.
پیش از این گفتم که چگونه ایران روابطش با آفریقا و آسیا را ژرف تر ساخت. البته آمریکای لاتین هم وجود دارد که رئیسی تاکیدی ویژه بر مشارکت با آمریکای لاتین داشته است. در سال ۲۰۲۳ او با رئیس جمهور برزیل لولا دا سیلوا دیدار کرد، که وی نیز یکی از بنیانگذاران نظام بریکس بود. ایران و برزیل هردو بر این تاکید دارند که بازرگانی دوجانبه خود را گسترش دهند. همچنین در سال ۲۰۲۳ رئیسی سفری تاریخی به کشورهای آمریکای لاتین شامل کوبا، ونزوئلا و نیکاراگوئه داشت. این ها سه کشور انقلابی و ضدامپریالیست در آمریکای لاتین هستند که دارای حکومت های سوسیالیستی اند.
آن ها همچنین حکومت هایی هستند که ایالات متحده با عنوان سه گانه مستبد خبیث ازآنان یاد می کند. ایالات متحده تحریم هایی را بر آن ها تحمیل کرده است و به گونه ای خشونت آمیز می کوشد تا با حمایت از کودتاها حکومت های آن ها رابر اندازد. رئیس جمهور ایران از این سه کشور دیدار کرد که این نشانه ای روشن از مبارزه طلبی اتحاد جنوب جهانی علیه امپریالیسم آمریکا بود.
در ماه ژوئیه ۲۰۲۳ رئیسی طی دیدار از کوبا با رئیس جمهوری انقلابی کوبا میگوئل دیاز کانل ملاقات داشت. سپس در ماه دسامبر دیاز کانل به تهران سفر کرد و به دیدار رئیسی رفت. این خود نشان می داد که مناسبات فیمابین تا چه اندازه ژرف است که چنین دیدارهایی به فاصله چند ماه تجدید می شود. در این دیدار رئیس جمهور رئیسی دوباره تاکید کرد که چگونه از بدو انقلاب ایران این کشور اتحاد خود با کوبا را ژرف تر ساخته است. رئیسی به این نکته اشاره کرد که دو کشور در حوزه دانش و فن آوری همکاری های خوبی داشته اند. در حقیقت کوبا و ایران برای تولید یک واکسن با یکدیگر همکاری می کنند. آن ها در تولید این واکسن مشارکت داشتند.
افزون بر این، رئیسی تاکید کرد که یکی از وجوه اشتراک جدی بین ایران و کوبا ایستادگی شان در برابر واقعیت نظام استعماری است. او گفت که کوبا همواره از خود در برابر واقعیت تسلط آمریکا طی سالیان متمادی پایداری نشان داده است، و این مقاومت مردم کوبا ستودنی است. رئیسی افزود که تصور آمریکایی ها و نظام سلطه شان، که عبارت از امپریالیسم باشد که او از آن سخن می گوید، این است که تحمیل تحریم ها می تواند کشورهای ما را متوقف سازد و یا ما را وادار به تسلیم سازد. این غفلتی از سوی نظام سلطه و محاسبه ای غلط شبیه همه محاسبات غلط دیگر از سوی کسانی است که می پندارند با تحمیل تحریم ها می توانند ملت هایی را که مصمم شده اند در برابر واقعیت نظام سلطه بر پا خیزند وادار به تسلیم نمایند.
رئیسی بر این موضوع هم تاکید داشت که آنچه توسط رژیم صهیونیستی و با پشتیبانی آمریکا و غرب برای چنین جنایات هولناکی انجام می گیرد مایه تاسف است. او گفت چگونه کسانی که مدعی حمایت از حقوق بشر هستند چنین جنایاتی را علیه بشریت انجام می دهند؟ او افزود آنچه بیشتر موجب تاسف است، این است که چنین جنایات و حمایت غربی ها از آن حاصل ناکارآیی نظام بین المللی است، که نتوانست ماشین جنگی را که آمریکایی ها در اختیار صهیونیست ها قرار داده اند، متوقف سازد. او تصریح کرد که شورای امنیت سازمان ملل متحد، اتحادیه عرب و بسیاری از اتحادیه ها و سازمان های حقوق بشری اثربخشی خود را از دست داده اند. امروزه جامعه بشری شاهد بی اثری سازمان های بین المللی است که مدعی دفاع از ستمدیدگان و نژادها هستند. او این سخنان را در گفتگو با رئیس جمهوری کوبا عنوان کرد و ادامه داد که کوبا و ایران به نقطه ای رسیده اند که به این نظام جهانی غیر عادلانه پایان داده شود، و ما به جستجوی نظام جهانی عادلانه ای باشیم که در پرتوی آن از ستمدیدگان دفاع کنیم.
این سخنان رئیسی درباره اتحاد ایران با آمریکای لاتین در برابر امپریالیسم و سلطه در ماه ژوئن که رئیسی در ونزوئلا با رئیس جمهور مادورو دیدار داشت نیز تکرار شد. در آن دیدار در کاراکاس رئیسی برای توسعه بازرگانی با ونزوئلا متعهد شد، و من در اینجا از روی شرح مذاکرات وزارت امور خارجه او می خوانم. در این شرح مذاکرات آمده است که آیت الله سید ابراهیم رئیسی سال های مقاومت مردم ونزوئلا در برابر امپریالیسم را تمجید کرده است. پس دوباره این بیانیه رسمی از وزارت امور خارجه ایران است که با این عبارات نه تنها تسلط و نه تنها ستمگری، بلکه معنای مهم تمامیّت نظام امپریالیستی را توصیف می کند.
ایران با وجود تفاوت های ایدئولوژیک که ممکن است داشته باشد با چپ آمریکای لاتین در برابر امپریالیسم متحد شده است. آنان متحدانی در راه مبارزه با امپریالیسم هستند. او همچنین افزود که مردم ایران و ونزوئلا دشمنان مشترکی دارند که نمی خواهند ما مستقل زندگی کنیم. و بر این نکته مهم ضد امپریالیستی نیز تاکید نهاده شد، هنگامی که رئیس جمهور رئیسی در ماه ژوئن از نیکاراگوئه بازدید به عمل آورد و با رئیس جمهور نیکاراگوئه دانیل اورتگا و نیز با معاون رئیس جمهور روساریو موریلو دیدار کرد، دوستی بین ایران و نیکاراگوئه بسیار توانمند شده بود. در حقیقت هر سال هر دو کشور سالگرد انقلاب را جشن گرفتند که در ایران در فوریه ۱۹۷۹ انقلاب پیروز شد، و در نوزدهم ژوئیه همان سال در نیکاراگوئه ساندینیست ها یک دیکتاتوری دست راستی ددمنش تحت الحمایه ایالات متحده را سرنگون ساخته بودند. بنا بر این بسیاری از روندهای موازی در این جا وجود دارند. در واقع نیکاراگوئه و ایران از انقلاب های شان به عنوان انقلاب های برادرانه یا خواهرانه یاد می کنند. در زبان اسپانیایی اصطلاح "رولوتسیا هرمانا" وجود دارد که به معنای انقلاب خواهرانه است، زیرا این یک واژه مؤنث است. نکته مهم این است که آنان بر وجوه اشتراک مبارزه متحدشان تاکید می کنند، و همچنین بر برانداختن دیکتاتورهای تحت الحمایه امپریالیسم یعنی شاه ایران و سوموزا در نیکاراگوئه. شما اگر به سخنرانی های رئیسی و اورتگا در ملاقات شان در ماناگوا توجه کنید، می توانید ببینید که تا چه اندازه مشارکت ایران و نیکاراگوئه نزدیک شده است. رئیسی طی آن سخنان ادعاهای غربیان درباره دموکراسی و حقوق بشر را دروغین خواند و گفت که غربی ها و به ویژه آمریکائیان باید به نظام های حاصل از آرای مردم احترام بگذارند، اما آنان برعکس این عمل می کنند. بنا بر این او با صدایی رسا فریبکاری قدرت های امپریالیستی غربی را آشکار ساخت که مدعی دموکراسی اند، اما در عمل در مخالفت با حکومت هایی در جنوب جهانی، که منتخب و مستقل هستند، قرار می گیرند و می کوشند تا آنان را سرنگون سازند.
رئیسی همچنین گفت که آمریکا می خواهد با تحریم و تهدید ملت های ما را متوقف سازد اما ملت های ما نه تنها متوقف نخواهند شد، بلکه به جای آن از همین تحریم ها و تهدیدات برای پیشرفت بهره می گیرند. رئیس جمهور اورتگا رهبر انقلابی جبهه ساندینیست و نیکاراگوئه بر این تاکید کرد که انقلاب های دو کشور دارای ریشه های پرتوان در نبرد با سلطه به ویژه از سوی ایالات متحده هستند، که همواره در پی این بوده است که اراده خود را بر دیگران تحمیل کند. وی سلطه گری را به عنوان بخشی از ماهیّت امپریالیسم توصیف کرد، که این نشانگر اهمیت مبارزه علیه امپریالیسم است.
این تنها باری نبود که روسای جمهور نیکاراگوئه و ایران در سال ۲۰۲۳ گفتگو کردند. آن دو همچنین در ماه دسامبر نیز گفتگویی تلفنی داشتند که در آن گفتگو رئیسی به اورتگا گفت که ما مطمئنیم که نیکاراگوئه نیز می تواند بر تهدیدات و تحریم های ایالات متحده چیره گردد. زیرا امروز آمریکا در حال سقوط است، و روز به روز ناتوان تر می شود. رئیسی بر این تاکید کرد که نظام سلطه جهانی نمی تواند اراده خود را به جمهوری اسلامی ایران و نیکاراگوئه تحمیل کند. زیرا این کشورها متکی بر آراء و پشتیبانی مردم شان هستند، و بنا بر این می توانند در برابر زیاده خواهی های قدرت های سلطه گر در جهان بر پا خیزند. رئیس جمهور اورتگا اطمینان خاطر خود را از این که این کشورها توان و گنجایش ایستادگی به همراه هم در رویاروئی با امپریالیسم و پیشرفت موفقیت آمیز را دارند ابراز داشت.
همچنین در سال ۲۰۲۱ نیز هنگامی که رئیسی آغاز به کار کرد، وزیر امور خارجه نیکاراگوئه در مراسم تحلیف او حضور داشت. او برای حضور در این مراسم به تهران سفر کرده بود. پس از آن این دو با هم ملاقات کردند. در آن دیدار رئیس جمهور رئیسی بر این تاکید کرد که طمع ناعادلانه ایالات متحده نیکاراگوئه را به نمونه ای برای کشورهای آمریکای لاتین و جنبش های مقاومت در برابر گردن کشی، غرور کاذب وسلطه آمریکا در منطقه بدل کرده است. وی تاکید کرد که مردم ایران همواره برای مردم انقلابی نیکاراگوئه آرزوی موفقیت و پیروزی داشته اند. دنیس مونکادا وزیر امور خارجه نیکاراگوئه به سهم خود گفت که نیکاراگوئه راه خود به سوی تحقق اهداف انقلابش را پیگیر است، و با کمک کشورهای دوست مانند جمهوری اسلامی ایران، نیکاراگوئه از آرمان های مشترک کشورهای انقلابی به ویژه هدف مبارزه با هرگونه خیره سری که به معنای سلطه امپریالیسم است، حمایت و حفاظت خواهد کرد.
من چندین بار در این جا به این نکته اشاره داشته ام، اما قصدم این بوده است که شاخص ترین دیدگاه ها در بیانیه های رسمی حکومت ایران و دیگر حکومت ها مانند چین، روسیه، آفریقا و آمریکای لاتین را برجسته سازم ، تا نشان دهم چگونه در دوران ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی ایران به مناسبات خود با جنوب جهانی ژرفا بخشیده است، و علیه امپریالیسم غربی و نواستعمارجنگیده است، و خواهان دلارزدایی و تقویت چندجانبه گرایی در جهان بوده است.
رئیس جمهور رئیسی نیروئی عمده برای به پیش راندن چندقطبی گرائی در برابر تسلط غربی بود. مرگ فاجعه بار او نه تنها فقدانی برای مردم ایران که همچنین فقدانی برای همه مردم جنوب جهانی به مثابه اکثریت جمعیت جهان است. آن ها اکثریت جهانی هستند و ما خواهیم دید که در ایران چه رخ خواهد داد.
اما من فکر می کنم فارغ از این که رهبران بعدی چه کسانی باشند، ما شاهد تداوم و تعمیق مناسبات ایران با جنوب جهانی و فقدان هر آینده ای با غرب خواهیم بود. سرکردگی غرب به پایان رسیده است، و جنوب جهانی نماینده اکثریت جمعیت جهان است و آنان آینده انسان را تصویر می کنند.
در اینجا قصدم رسیدن به همین نتیجه بود. من بن نورتون سردبیر گزارش اقتصاد جغرافیای سیاسی هستم. لطفا نشانه پسند خود را در اینجا درج کنید و مشترک شوید، و این متن را به اشتراک بگذارید. می خواهم از همه کسانی که امروز شنونده من بودند سپاسگزاری کنم. باری دیگر شما را خواهم دید.
لینک منبع:An image of a world map
https://youtu.be/pzPKOhHcnvc?si=C3YY7BhG0W5W2VlY:

Loading comment... The comment will be refreshed after 00:00.

Be the first to comment.

Write comments...
or post as a guest