WIDE bannerflags5 copy

 

 

Peikekhavar mobile

Write a comment

نویسنده: علی مجتهد جابری

۱- یک پرسش: در انتخاب نام مکانیسم ماشه بسیار ماهرانه و البته رذیلانه کوشش شده است که مخاطب، فارغ از موضوع، دچاراحساس هدف شلیک قرار گرفتن شود. اما آیا این شلیک که انواع سازشکاران آشکار و نهان می کوشند مردم را از آن بترسانند واقعا کشنده است؟ در نوشته حاضر می کوشم نشان دهم که از قضا برعکس نه تنها کشنده نیست، که مبارزه جهانی با امپریالیسم را، که به سود توده های سراسر جهان و از جمله مردم ایران است، ارتقاء‌ می بخشد، تا جایی که ایران و جهان بهنزدیکی "قله" برسند.
۲- مکانیسم ماشه چیست؟

مفاد ‌کامل مکانیسم ماشه در توافق برجام چیست و در صورت اعمال چه نتایجی خواهد داشت؟
مکانیسم ماشه (Trigger Mechanism) که در متن برجام با عنوان "سازوکار حل و فصل اختلافات" آمده، فرآیندیاست که به کشورهای عضو توافق اجازه میدهد در صورت نقض تعهدات توسط ایران(دقت کنید، تنها ایران و نهدیگران)، تحریمهای بین المللی را به صورت خودکار بازگردانند. این مکانیسم در بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام و همچنین در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل (بندهای ۱۱ و ۱۲) پیش بینی شده است.
۳- مراحل فعالسازی مکانیسم ماشه: مراحل فعال سازی مکانیسم ماشه عبارتند از: یک- شکایت به کمیسیون مشترک: هر یک از طرفهای برجام در صورت اعتقاد به نقض تعهدات میتواند موضوع را به کمیسیون مشترک برجام ارجاعدهد. کمیسیون ۱۵ روز فرصت دارد تا موضوع را بررسی و حل و فصل کند . دو - ارجاع به سطح وزیران خارجه: در صورت عدم حل اختلاف، موضوع به سطح وزیران خارجه ارجاع میشود کهآنها نیز ۱۵ روز فرصت دارند . سه - هیأت مشورتی: موازی با رسیدگی وزیران، یا به جای آن، موضوع می تواند در هیأت مشورتی متشکل از نمایندگان دولتهای طرفاختلاف به اضافه یک نماینده ثالث مطرح شود (۱۵ روز دیگر).
چهار- کمیسیون مشترک (مرحله نهایی): کمیسیون مشترک حداکثر ۵ روز دیگر برای حل اختلاف فرصت دارد (جمعاً ۳۵ روز). پنج- ارجاع به شورای امنیت: اگر پس از ۳۵ روز اختلاف حل نشود، کشور شاکی می تواند موضوع را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهد. شورای امنیت ۳۰ روز فرصت دارد تا قطعنامه ای برای تداوم لغو تحریمها علیه ایران تصویب کند . شش- بازگشت خودکار تحریمها: اگر شورای امنیت ظرف ۳۰ روز قطعنامه را تصویب نکند یا یکی از اعضای دائم (آمریکا، روسیه، چین، فرانسه یابریتانیا) آن را وتو کند، تمام تحریمهای پیشین سازمان ملل به طور خودکار باز می گردند.
۴- پیامدهای فعال‌سازی مکانیسم ماشه: در صورت فعال شدن این مکانیسم، پیامدهای زیر محتمل است: یک- بازگشت تحریمهای شورای امنیت: تمامی ۶ قطعنامه تحریمی شورای امنیت که از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ علیه ایران صادر شده بودند (شامل تحریمهایاقتصادی، تسلیحاتی و فناوری) به صورت خودکار اعاده خواهند شد. دو- تشدید فشارهای اقتصادی: تحریم های جهانی در حوزه های بانکی، نفتی، تسلیحاتی و تجهیزات هستهای کهدر زمان برجام لغو شده بودند، مجدداً اعمال می شوند. اکنون ببینیم‌ اعمال دوباره تحریم‌های مذکور چه تفاوتی ایجاد خواهد کرد. واقعیت عملی این است که تحریم‌های پرشمار و عمیق اعم از متوقف شده یا نشده در دو عرصه مهم و اساسی بهسود ایران، جبهه مقاومت جهانی، انقلاب جهانی؛ و تنها به زیان اعمال کنندگان شان یعنی مجموعه نظام امپریالیسمبه سرکردگی ایالات متحده آمریکا و البته عوامل سرمایه داری درون کشور تمام خواهد شد. چرا؟ یک- ایران: تحریم‌هایی که از آغاز انقلاب علیه ابران‌اعمال شد، سبب گردید که ایران به ناگزیر با کشورهای ضد امپریالیستمناسبات نزدیک تری پیدا کند‌، و مهم تر از آن راه خودکفایی را به جد در پیش گیرد. دو- جهان ضد سرمایه داری: این تحریم ها و مشابهش علیه دیگر کشورهای ضد امپریالیست سبب شد که سازوکارهای مستقلی مانند بریکس ویاروند دلارزدایی و مانند آن با حضور ایران‌ در آن ها رشد یابد و با ترتیبات تازه به تازه از اهمیتی خاص برخوردارگردد.

۵- واکنش ایران: بر اساس مفاد برجام، ایران حق خواهد داشت تمام تعهدات هسته‌ای خود تحت این توافق را متوقف کند و به وضعیتپیش از برجام بازگردد. در این جا باید به این نکته توجه داشت که ایران در عرصه عمل دریافته است که موضوع مهار دانش هسته ای ایرانتنها یک بهانه است و هدف ابتدا تقلیل توانایی های نظامی و سپس تضعیف و حتی تجزیه کشور است. این که ایران در برابر این هدف، و در مبحث حاضر اعمال مکانیسم ماشه چگونه عمل کرده و خواهد کرد، هم اکنون‌ نیز بر بخش های انقلابی کشور روشن است. اما دشمنان توده ها برای تخریب اذهان به دستاویزهایی تمسک میجویند که ارزیابی شان برای روشنگری لازم است.
۶- تشدید انزوای بین‌المللی: برخی این نظریه را به گستردگی تبلیغ می کنند که ایران ممکن است در وضعیت بیسابقه ای از انزوا قرار گیرد، بهویژه که پس از حملات اخیر به تاسیسات هسته ای، حمایت بین المللی چندانی از ایران دیده نشده است. در این تبلیغ چند نکته وجود دارد که نشانگر ناواقعی بودنش است:
یک- کسانی در اروپا و آمریکا به دنبال تجدید مضحکه "گفتگوی تمدن ها" به معنای عملی غارت منابع ایران هستند. قطع و حتی تقلیل ارتباط اقتصادی ایران با سرمایه داری جهانی را به معنای انزوا نمایش می دهند. واقعیت عملی این است که ایران روابط خود را با وجود همه موانع خارجی و به خصوص داخلی - از سوی سرسپردگان داخلی امپریالیسم- با جهان ضدامپریالیستی حفظ کرده است، و پس از تحولات سیاسی عمیق وگریزناپذیر پیش رو بیشتر رشد خواهد داد. نمونه ای محدود از این ارتباط گسترده جهانی در دوره ریاست جمهوری شهید ترور آیت الله رئیسی عملی شد و به بار نشست. در نتیجه انزوای جهانی تنها یک توهم است، که تنها در ارتباط با امپریالیسم صدق می کند. البته شکل و اندازه‌ این انزوا را میزان و شکل سلطه امپریالیست ها، که خود را جامعه جهانی می خوانند، بر نظامبانکی جهان و در اختیار داشتن انواع ابزارهای فشار و تحمیل تعریف می کند. اما یک واقعیت روشن این است که این شکل و اندازه در حال تنازل دم به دم است و با پایمردی کشورهای ضدامپریالیست از جمله ایران از آثارش به شدت کاسته شده و بیش از این هم خواهد شد.
۸- تاثیر بر مذاکرات آتی: فعالسازی این مکانیسم ممکن است فضای مذاکرات آینده را کاملاً تغییر دهد و بازگشت به میز مذاکره را دشوارترسازد. با این همه باید در نظر داشت که شیوه منعطف و داهیانه رهبر ایران در معادلات و مجادلات جهانی همواره بادورنگری دقیق راه سوء‌استفاده از شرایط را بر دشمنان خارجی و داخلی ایران بسته است. در نتیجه با اعمالمکانیسم مذکور انتطار نمی رود که ایران در مذاکرات آتی در موضع ضعف ظاهر گردد.
۹- یک نکته نگرانی آور: این نکته عبارت است از تفاوتهای بین متن فارسی و انگلیسی. گرچه این تفاوت ها کم اهمیت نبودند، اما در عملبیشتر به زیان‌ گروه مذاکره کننده در سپهر سیاسی ایران تمام شد، تا جایی که می توان آن را تنها در حد یک "حقه بازی ناشیانه و کم اثر" ارزیابی کرد. در مورد تفاوتهای بین متن فارسی و انگلیسی مکانیسم ماشه، چند نکته قابل توجه است:
یک- عنوان مکانیسم: در متن اصلی برجام (انگلیسی) از اصطلاح "Dispute Resolution Mechanism" به معنای سازوکار حل و فصلاختلاف استفاده شده، در حالی که در ترجمه های فارسی عموماً از "مکانیسم ماشه" یا "سازوکار حل و فصلاختلاف" هر دو یاد می‌شود. دو- جزئیات فنی: برخی تحلیلگران اشاره کرده اند که ممکن است در ترجمه های فارسی برخی جزئیات فنی مربوط به فرآیند ۲۴ روزهدسترسی آژانس به سایتهای مشکوک (پیوست اول برجام) با دقت کمتری منتقل شده باشد . سه- تفسیر حقوقی: مفاهیم حقوقی مانند "عدم پایبندی جدی" (Significant Non-Performance) در متن انگلیسی ممکن است درترجمه های فارسی با تفاوتهای تفسیری همراه باشد که بر برداشت از مکانیسم تاثیر می گذارد . چهار- قطعنامه ۲۲۳۱: برخی تفاوتها در ترجمه بندهای مربوطه در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت وجود دارد، به ویژه در بخش هایی که بهبرنامه موشکی ایران مربوط میشود،که در متن انگلیسی با عبارت "Iran is called upon" آمده است، اما در برخی ترجمه های فارسی به صورت الزام آورتر ترجمه شده است.

۱۰- وضعیت فعلی و چشم انداز آینده: با توجه به نزدیک شدن به مهلت انقضای برخی مفاد کلیدی برجام در اکتبر ۲۰۲۵ (مهر ۱۴۰۴)، کشورهای اروپای یعضو برجام (فرانسه، آلمان و بریتانیا) هشدار داده‌اند که در صورت عدم بازگشت ایران به میز مذاکره، این مکانیسمرا فعال خواهند کرد. وزیر خارجه فرانسه حتی تاریخ حداکثری پایان اوت ۲۰۲۵ (شهریور ۱۴۰۴) را برای این اقدام تعیین کرده است. اما در برابر این فرافکنی روشن است که ایران هرگز از برجام خارج نشد و با این که آمریکا سند برجام‌ را پاره کردو از آن خارج گردید، رهبر ایران داهیانه به دولت اجازه داد که آزموده را باز هم بیازماید، تا مردم ایران و جهان بهروشنی دریابند که این امپریالیسم متجاوز است که به هیچ قراری پای بند نیست. در عین حال، برخی تحلیلگران معتقدند فعال سازی مکانیسم ماشه ممکن است به جای تشدید بحران، فرصتی ۶۵ روزه برای مذاکرات فشرده ایجاد کند، چرا که روند اجرای کامل آن حدود دو ماه طول میکشد.
ایران نیز می تواند باهمکاری روسیه و چین و مذاکره مستقیم با آمریکا، تلاش کند این روند را متوقف یا تعدیل کند. ظاهرا فرض این دسته از تحلیلگران بر چند پایه استوار است:
یک- امپریالیست ها هنوز در برابر ایران و جهان دست بالا را در قدرت دارند. دو- راه آینده ابران باید سرمایه داری باشد و نه آرمان های انقلاب اسلامی که این راه در اتحاد با امپریالیسم غرب محقق خواهد شد. سه- انقلاب ایران خسته شده و آماده تسلیم همه جانبه است. سه- رابطه امپریالیسم با قدرتهای بزرگ جهانی مانند چین و روسیه در شرایط انجماد به سر می برد و امکان هیچتغییر جدی در آن وجود ندارد. اما واقعیت عملی درست در نقطه مقابل این مفروضات شکل گرفته است که به عنوان مثال می توان از موضع‌ گیری‌های اخیر چین در حمایت های همه جانبه از ایران
۱۱- تحولات اخیر برجام و نقش چین، روسیه و دیگر کشورها: درباره واکنش‌های احتمالی ایران به فعال‌سازی مکانیسم ماشه می توان دید که در صورت فعال‌سازی کاملمکانیسم ماشه، ایران گزینه‌های متعددی در اختیار دارد که برخی از آنها می‌توانند تحولات منطقه‌ای را عمیقاً تحتتأثیر قرار دهند. ازجمله:
یک- اقدامات هسته‌ای: - افزایش سطح غنی‌سازی: احتمال افزایش غنی‌سازی به بیش از ۶۰% یا حتی ۹۰% (سطح مورد نیاز برای سلاح هسته‌ای) وجود دارد. ایرانهم‌اکنون در برخی سایت‌ها به غنی‌سازی ۶۰% ادامه می‌دهد. - توقف اجرای پروتکل الحاقی: این اقدام نظارت‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را محدود می‌کند. - خروج از NPT (معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای): این گزینه ریشه ای ترین پاسخ ممکن است که ایران چندین بار آن را به صورت مشروط مطرح کرده است. در حال حاضر نیز بر اساس مصوبات مجلس برخی از تعهدات خود از جمله بازدید بازرسان از تاسیسات هسته ای رامتوقف کرده است.
دو- اقدامات منطقه‌ای: - تشدید فعالیت‌های نیابتی: احتمال افزایش حمایت از گروه‌های مقاومت در منطقه وجود دارد. - تنش‌زایی در تنگه هرمز: ممکن است از ابزار اختلال در حمل‌ونقل نفت به عنوان اهرم فشار بر برخی از کشورهای منتخب استفاده شود. سه - اقدامات دیپلماتیک:
- تقویت همکاری با بلوک شرق: نزدیکی بیشتر به چین، روسیه و سازمان‌های چند جانبه شرقی مانند پیمان شانگهای. - ارائه پیشنهادهای جدید: ممکن است ایران با ارائه طرح‌های تعدیل‌شده سعی در شکستن بن‌بست های موجود البته با کمترین هزینه برای خودش داشته باشد. افزون بر اقدامات فوق از سوی ايران، در باره نقش روسیه و چین در شورای امنیت کاملا مشهود است که تحولاتاخیر نشان‌دهنده تغییر محسوس در مواضع چین است. اظهارات اخیر شی جین‌پینگ حاوی جمله "با ایران آینده را می‌سازیم" نشان‌دهنده ارتقای سطح استراتژیک رابطهبین دو کشور است. این تغییر پس از سفر شهید رئیسی به چین و امضاى ۲۵ سند همکاری مشهود شد و دم با دمبه ویژه پس از جنگ اخیر افزایش یافته است. از سویی در حمایت عملی از ایران چین در ماه‌های اخیر خرید نفت ایران را افزایش داده و سیستم پرداخت غیردلاری را تقویت کرده است. چین ممکن است در شورای امنیت از بازگشت تحریم‌ها جلوگیری کند یا روند آن را به تأخیر بیندازد. درباره مواضع روسیه‌ چنین مشهود است که روسیه احتمالاً با چین هماهنگ عمل خواهد کرد. هرچند که به دلیل جنگ اوکراین ممکن است اولویت‌های دیگری نیز داشته باشد، که این‌‌ بر شکل همکاری با ایران موثر خواهد بود. مسکو می‌تواند به همراه چین قطعنامه شورای امنیت را وتو کند. ابن امکان نیز بسیار محتمل است که همکاری‌های هسته‌ای و نظامی دو کشور با ایران ارتقاء کیفی یافته و تشدیدشود. 

۱۲- تأثیر روندهای جاری بر سناریوهای آینده: به این ترتیب هر دو طرف جنگ ترکیبی و همراهانشان کنش ها و واکنش هایی خواهند داشت که در آن هاسناریوهای ذیل محتمل است: یک- سناریوی وتو: چین و روسیه ممکن است به صورت مشترک یا جداگانه قطعنامه را وتو کنند.
دو - سناریوی مذاکره فشرده: این حالت عبارت است از استفاده از فرصت ۳۰ روزه برای رسیدن به توافقی جدید. سه- سناریوی انشقاق در غرب: ممکن است برخی کشورهای اروپایی از آمریکا فاصله بگیرند. زیرا گرچه امپرياليسم یکپارچه است اما به هر حال کشورهای بزرگ اروپایی به دلیل درگیری مستقیم در تهاجم ناتو در اوکرایین، در تیررس بودن بیشتر نسبت به آمریکادر هر جنگی، و بخصوص احتمال بیشتر برای تداوم منافع اقتصادی خود در ایران بر اساس روابط چهار دهه گذشته به تعامل با جمهوری اسلامی تضعیف شده و از درون دچار دگردیسی شده رغبت بیشتری دارند تا جنگ.
چهار- چشم‌انداز مذاکرات:
فعال‌سازی مکانیسم ماشه فضای مذاکره را به سبب کاهش فضای اعتماد سمی‌تر می‌کند. پنج- امکان توافق موقت: ممکن است طرفین به جای بازگشت به برجام اصلی، به دنبال توافق محدودتری باشند. البته در شرایطی که ایران تجربه تلخ خرابکاری نمایندگانش در برجام را تجربه کرده و از سویی مطامع امپرياليسم تخفیف ناپذیر است، این احتمال بسیار ضعیف و در صورت وقوع بنا بر هر مصلحتی، قطعا ناپایدار و شکننده خواهد بود.
در حیطه نقش بازیگران جدید کشورهایی مانند عمان، قطر و عراق ممکن است میانجیگری جدیدی را آغاز کنند. امااز آنجا که صورت مسئله برای هر دو طرف کاملا روشن است، این میانجیگری ها کاملا بی اثر خواهند بود. در این روند موضوع تغییر استراتژی چین حایز اهمیت ویژه است. می توان بنا بر شواهد متعارف دلایل تغییر موضع چین را چنین ارزیابی کرد:
- نیاز به انرژی ارزان ایران در شرایط تحریم‌های غرب - استفاده از ایران به عنوان اهرم فشار در رقابت با آمریکا - علاقه به نقش‌آفرینی بیشتر در خاورمیانه که اهم نشانه‌های همگرایی بیشتر اخیر عبارت بوده اند از:
- افزایش ۳۵ درصدی مبادلات تجاری در سال ۲۰۲۳ - همکاری در پروژه‌های راه‌اندازی جی پنج و فناوری‌های پیشرفته - حمایت چین از عضویت ایران در سازمان‌های بین‌المللی شرق‌محور این ها نکاتی واقعی هستند. اما نکته اصلی که ناشی از یک تحول تاریخی بزرگ در ایران و جهان است آغاز پایان یک دوره از همزیستی مسالمت آمیز بسیار دشوار بوده است که این پایان با تهاجم ناتو به روسیه در اوکرایین آغازشد و با جنگ تحمیلی صهيونيسم علیه ایران به اوج رسید. این واقعیت زمان ماست حتی اگر نفرت هر انسان شریفی از جنگ آن را انکار کند. واقعیت گریز ناپذیر این است که هیچ مذاکره و تعاملی حتی با دست بالا داشتن امپریالیست ها به تعادل و آرامش منتهی نخواهد شد. به این‌ دلیل ساده و خارج از اختیار هم امپریالیست ها و هم توده ها در جنوب جهانی ک هسرمایه داری به سراشیب نزولی خود وارد شده است و هیچ توافقی قادر به معکوس ساختن این روند تازه و از نظرتاریخی تعیین کننده سرنوشت جهان نخواهد بود. به نظر می‌رسد تغییر اخیر در مواضع چین ناشی از درک همین موضوع و محاسبات تازه پکن درباره نقش ایران درنظم جهانی در حال تحول باشد.

این واقعیتی است که رهبر ایران و نیروهای عدالتخواه نیز به خوبی دریافته‌اند و در نتیجه "خواه و ناخواه" عرصه کنونی مبارزه سرنوشت ساز در درون کشور تشخیص داده می شود. همه این روندها اعم از آنچه تاکنون رخ داده و یا در جریان است، می تواند: - مکانیسم ماشه را با چالش جدی مواجه کند - فضای مانور دیپلماتیک ایران را افزایش دهد - احتمال شکل‌گیری نظم منطقه‌ای جدید با محوریت شرق را تقویت کند آینده برجام یا هر جایگزین دیگر برای آن به تعامل این عوامل بستگی خواهد داشت:
۱- سطح هماهنگی چین و روسیه

۲-میزان انعطاف‌پذیری غرب
۳- ظرفیت ایران برای مدیریت فشارهای همزمان اقتصادی و سیاسی 
۴- تحولات منطقه‌ای در خلیج فارس و غرب آسیا تحولات برجام و روابط بین المللی ایران پویا و پیچیده است، اما با تحلیل دقیق عوامل میتوان تصویر روشنتری ازآینده ترسیم کرد.تصويری که باید به تحولات آن از مقیاس ساعت تا سده توجه داشت. آنچه در مقیاس تاریخی رخ می‌دهد این است که مجموعه روندها چشمگیر است و نشان میدهد بازی بزرگ ژئوپلیتیک در حال تغییر توازن قوا به سمت شرق است. این تحول بزرگ تاریخی می تواند در ماههای آینده به یکیاز این دو وضعیت منجر شود:
یک- تقویت جبهه مقاومت: اگر چین و روسیه پشت ایران بایستند، ممکن است شاهد شکل گیری بلوک شرقی-غربی کاملاً قطبی شده باشیم. دو- فرصت برای توافق جدید: شاید همین تغییر موازنه قدرت، غرب را به انعطاف بیشتر وادارد تا قبل از آن که ایران کاملاً به شرق بپیوندد، بهتوافقی متعادلتر برسند. که در این باره روند مبارزه عدالتخواهانه در برابر هواداران سرمایه و لاجرم امپریالیسم درایران تعیین کننده است. در شرایطی که سرمایه داری روند نزول و اضمحلال را طی می کند و در نتیجه ناگزیر از تعجیل در نجات خود استکه دم به دم ابزارها و روش هایش با گرایش به توحش مطلق محدودتر می شوند، این هشدار را نمی توان از ذهنزدود که چنین توافقاتی، حتی اگر ما سودی در آن ها تصور کنیم، بیگمان محدود و مقطعی بوده و همواره راه برایبازگشت خفت بار به شرایط تاریخی پیش از انقلاب بهمن و حتی بدتر از آن وجود تواند داشت.

پیک خاور: تاکیدها از ماست

Loading comment... The comment will be refreshed after 00:00.

Be the first to comment.

Write comments...
or post as a guest