موضوع : ما کادر رهبری  غاصب "حزب توده ایران" را به اپورتونیسم و ارتداد متهم میکنیم.

رفقای گرامی
ما گروهی از اعضائ سابق و هواداران حزب توده ایران هستیم که عمیقا معتقدیم گزارش ر. کیانوری که مورد تایید قاطع احزاب برادر در لایپزیک قرار گرفت، پایه اساسی مصوبات پلنوم شانزدهم حزب در اسفند ماه 1357 و پلنوم هفدهم حزب در فروردین 1360 تحت رهبری رفیق نورالدین کیانوری گردید. اسناد این دو پلنوم انطباق خلاق مارکسیسم لنینیسم با شرایط مشخص ایران در آستانه و پس از پیروزی انقلاب کبیر اسلامی – ضد امپریالیستی ایران می باشد.

لازم به تاکید است که همزمان گزارشی از جانب گرایش بورژوا لیبرالی حزب به رهبری ایرج اسکندری ارائه شد که از جانب احزاب برادر قاطعانه مردود اعلام شد.
حزب توده ایران از سال 1357 تا اواخر سال 1361 با اجرای پیگیرانه سیاست های ضد امپریالیستی و عدالتخواهانه در اتحاد با طرفداران خط ضد امپربالیستی بنیان گذار جمهوری اسلامی خدمات گرانبهایی به تعمیق دست آوردهای انقلاب نمود. خدماتی که نمی توانست دشمنی کین توزانه  عمال و جاسوسان نفوذی بورژوازی را که در نهاد های تازه تاسیس شده در انقلاب شکوهنمد ایران خزیده بودند برانگیخته نکند. 
 ما بر این باوریم که ضربه به "حزب توده ایران" اولین تهاجم به نیروهای انقلابی نبود بلکه ارتجاع وابسته به امپریالیسم در ماسک انقلابی نمایی افراطی ابتدا با ترور و حذف فیزیکی مسئولین و مسلمانان انقلابی نظام نوین کارش را آغاز و سپس در یک روند چند ساله تا ۱۷۰۰۰ نفر از نیروهای مردمی در نهاد های بر آمده از انقلاب را از دم تیغ گذراند . این جنایات خونبار بوسیله بورژواری خزیده در ساختار قدرت و با کمک مستقیم جاسوسان امپریالیسم، همکاری سیا، موساد و رهبری "سازمان مجاهدین خلق" عملی گردید.
 ما بر این باوریم که تهاجم به سران انقلابی حاکمیت اسلامی و رهبری انقلابی حزب بخشی از تهاجم جهانی سرمایه داری امپریالیستی علیه کارگران و ملل تحت ستم جهان بوده است که در ایران هدفش شکست انقلاب ضد امپریالیستی و نابودی رهبران انقلابی مسلمان و مارکسیست لنینیست های حزب توده ایران بود.
متاسفانه باید به این واقعیت تلخ اذعان کرد که رهبری حزب توده ایران پس از این ضربه و تصفیه تدریجی مارکسیست لنینیست ها، بوسیله اپورتونیستها مصادره گردید و حزب توده ایران حتی قبل از تخریب و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بعنوان یک حزب مارکسیست لنینیست تخریب گردید.
 اپورتونیستهای خارج کشور نشین در غیاب رهبری مجرب و انقلابی حزب همان گزارش مردود شده (بورژوا - لیبرالی) ایرج اسکندری را راهنمای خود در پلنوم هجدهم  قرار دادند. این پلنوم نقطه آغاز چرخش براست از خط مشی ضدامپریالیستی پلنوم شانزدهم و هفدهم  حزب بود.
 تاریخ عملکرد سی هشت ساله این گروه فاسد بیانگر نفی کامل اصول مارکسیسم لنینیسم در مبارزه علیه امپریالیسم بعنوان تضاد عمده در انقلاب ملی دموکراتیک ایران است.
ما همچنین معتقدیم که لفاظی های شوینیستی اپورتونیستی بظاهر مارکسیستی این دار و دسته حربه ای است برای فریب هواداران حزب توده ایران. همچنین معتقدیم که مواضع در ظاهر ناسیونالسیتی و در باطن شوونیستی آنها تلاشی برای ایجاد تفرفه در میان نیرو های ضد امپریالیست در منطقه می باشد. 
آیت الله خامنه ای خود از اهداف اصلی در لیست ترور های امپریالیست بود که خوشبختانه جان سالم بدر بردند و دشمنان موفق نشدند. بعد ها بنیان گذار جمهوری اسلامی غیر مستقیم ایشان را کاندید ارزشمندی برای رهبری تصویر کردند. این انتخابی بود شایسته و از جمله دلایل اصلی بود که امپریالیست ها تا کنون نتوانستند کشتی انقلاب ایران را به گل بنشانند.
با تشدید تضاد با امپریالیسم و بالا گرفتن تنازعات طبقاتی در ادامه انقلاب شکوهمند ایران طی سی سال گذشته نیرو های انقلابی تحت رهبری ایشان توانستند جبهه قدرتمند محور مقاومت را نیزدر مقابل ماجراجویی های امپریالیستها و صهیونیسم  سازمان دهند.  این جبهه قدرتمند در خدمت بقای انقلاب، ملت و کشور ما نقش بسیار مهمی ایفا کرده است. تمام نیرو های مترقی و کشور های ضد امپریالیست در سراسر جهان از آسیا تا آفریقا و آمریکای لاتین بار ها بوسیله رهبران خود بر این حقیقت صحه گذاشته اند.
 رهبر انقلابی ایران  همچنین تلاش دارد با برنامه دراز مدت و مدبرانه از دو قطبی شدن جامعه ایران پرهیز نماید و برای دگرگون کردن ساختار اقتصاد نئولیبرال با استفاده از راه غیر خشونت آمیز صبورانه کوشش میکند سرمایه داری نئولیبرال، بوروکرات و فاسد را به عقب نشینی وا دارد. ایشان با پشتیبانی و قدرتمند کردن سرمایه داری ملی و صنعتی تلاش میکنند نیروهای انقلابی قاطع علیه امپریالیست و اقتصاد نئولیبرالی را جایگزین نئولیبرال ها و مفسدین اقتصادی نماید.  
امروز ملت ایران و در راس آن سپاه قدس تحت رهبری ایشان پرچمدار مبارزه ضد امپریالیستی هستند و در این راه جان عزیز بهترین نیرو های خود را بخاطر مردم ایران، خلقهای تحت ستم منطقه و جهان فدا کرده اند.
ترور بزدلانه سردار قاسم سلیمانی ملقب به "چه گوارای خاورمیانه" طبق فرمان مستقیم رئیس جمهور فاسد و پلید  وقت آمریکا ناتوانی و عجز امپریالیسم را به خلقهای جهان نشان داد. پس از این جنایت جهان شاهد بزرگترین همایش تاریخ در بزرگداشت این قهرمان جان باخته گردید.
اتحاد با مترقی ترین نیروهای انقلابی منطقه همچون حشدالشعبی عراق، حزب الله لبنان، حماس،  رزمندگان یمنی و  دولت های مترقی چون سوریه، کوبا، ونزوئلا، جمهوری دمکراتیک خلق کره، چین، روسیه و .... و حمایت کامل از محور مقاومت همواره در راس سیاست خارجی رهبر انقلابی ایران قرار داشته است.
بگفته لنین،
 "انترناسیونالیسم واقعی یکی و فقط یکی است: تلاش فداکارانه برای کسترش جنبش انقلابی و پیکار انقلابی در کشور خویش و پشتیبانی از همین پیکار و از همین مشی در سراسر جهان"
رفقای گرامی، "اپورتونیسم حادثه نیست، گناه نیست، لغزش نیست، خیانت فرد اپورتونیست نیست، بلکه نتیجه یک عصر تاریخی است" لنین: (انقلاب پرولتری و کائوتسکی مرتد)
اپورتونیسم با لفاظی های "مارکسیستی" قابل لاپوشانی نیست. عصر کنونی عصر مبارزه علیه امپریالیسم این بزرگترین دشمن بشریت می باشد. ظهور رهبرانی چون خروشچف، گارباچف و رهبران غاصب حزب توده ایران نتیجه اجتناب ناپذیر این عصرتاریخی است بی جهت نیست که لنین میگوید:
«مبارزه علیه امپریالیسم بدون مبارزه با رویزیئنیسم به پیروزی نخواهد رسید»
 عملکرد پراز فساد این رهبری مرتد دقیقاً "اتحاد دموکراتیک چنبش ضد امپریالیستی" خلق های ایران و خلقهای منطقه را هدف گرفته است.
علی رغم اشکار بودن اهداف استراتژیک  تهاجم امپریالیستی به منطقه و عیان بودن اهداف امپریالیسم در اشغال، تجزیه، قتل، غارت و کشتار، این رهبری مرتد عملکرد انقلابی رهبر جمهوری اسلامی  را  در دفاع  همه جانبه  و کمک به محرومین منطقه را "ماجراجویی" معرفی میکند. با مستبد خواندن آیت الله خامنه ای و خواست "طرد کامل حاکمیت مطلق ولایت فقیه و تاسیس جبهه واحد ضد دیکتاتوری" (نقل قول از سایت انگلیسی نامه مردم تاریخ سیزده ژانویه 2021 )، این رهبری مرتد به جاده صاف کن امپریالیست و صهیونیست برای نابودی "جبهه ضد امپریالیستی منطقه" یعنی محور مقاومت مبدل شده است. آیا این همان اهداف امپریالیست و متحدینش در منطقه نیست؟ 
 «رویزیونیست ها بزرگترین انشعاب گران در جنبش کارگری می باشند...لنین»
این رهبری مرتد با استفاده از نام حزب توده ایران و مصادره تاریخ درخشان آن  نه تنها سبب انشعابات و تفرقه در جنبش کمونیستی ایران شده بلکه تلاش میکند احزاب برادر در افغانستان و سایر کشور ها را نیز فریب داده و افکار رویزیونیستی را در میان این احزاب ترویج دهد.
عملکرد این گروه فاسد تحت نام سرقت شده حزب طراز نوین طبقه کارگر توده ایران سبب شده که بسیار گروه هایی که سابقا خود را مارکسیست لنینیست  میدانستند ضمن انشعابات بی دلیل، پوچ و بی هدف که نتیجه ترک ایدئولوژی مارکسیسم لنینیسم است، زیر پرجم دروغین "دموکراسی و مبارزه علیه استبداد" با نا دیده گرفتن ارزشهای ضد امپریالیستی و برای نزدیک شدن و ابراز ارادت  به مراکز قدرت توطئه امپریالیستی از یکدیگر سبقت بگیرند.
تاریخ سی و هشت ساله گذشته نشان داده که این رهبری اصلاح پذیر نیست. این رهبری مرتد در نقطه مقابل مارکسیسم لنینیسم واقعی حرکت میکند. بگفته لنین "بیخردیست اگر امروز هم اپورتونیسم را یک پدیده داخلی بدانیم، هیچ وحدتی با اپورتونیسم نخواهد بود. چنین وحدتی به معنای تفرقه انداختن میان پرولتاریای بین المللی است"
ما بر اساس اعتقاد راسخ به همین سخن لنین و در راستای مبارزه با اپورتونیسم این حزب جعلی خود توده خوانده را بعنوان هسته اصلی اپورتونیسم جنبش کمونیستی ایران شناسایی و بعنوان پارازیت نفوذ ایدئولوژیک امپریالیسم در جنبش کمونیستی ایران  هدف حمله  قرار میدهیم.
رفقای گرامی، ما نه حزب هستیم و نه قصد ایجاد حزب را داریم. هدف اصلی ما مبارزه بی امان با اپورتونیسم فاسد است. ما معتقدیم با افشای  این اپورتونیسم،  قطعاً فضا برای نیروهای صدیق، توانمند، خردمند، و اگاه به اصول مارکسیسم لنینیسم هموار شده، شرایط برای ایجاد حزبی قوی و تشکیل جبهه واحد ملی فراهم خواهد شد. آنروز  ما هم بعنوان جزء کوچکی از جنبش انترناسیونال کمونیستی  به دریای اتحاد دمکراتیک ضد امپریالیستی جهانی، از محور مقاومت در خاور میانه  تا خاور دور، افریقا و امریکای لاتین خواهیم پیوست.
بر این اساس است که ما همچنان  بر انطباق اصول تحلیلی پلنوم های شانزدهم و هفدهم حزب توده ایران  به رهبری  رفیق کیانوری پای میفشاریم و آیت الله خامنه ای رهبر ایران و سپاه قدس را پرچمدار و مرکز ثقل مبارزه ضد امپریالیستی در منطقه و فرا منطقه دانسته ، حمایت از محور مقاومت و رهبری ان را وظیفه هر کمونیست واقعی میدانیم.  
"سخن خود را گفتم و روحم را خلاص کردم" (کارل مارکس- نقد برنامه گوتا)
"سرنوشت کسانی را که بخواهند هدایت میکند و کسانی را که نخواهند کشان کشان خواهد برد" لنین
پیک خاور- 20 مارس 2021
اول فروردین1400 خورشیدی