تاملی بر چرایی شکست جلیقه زردها
لنین میگوید
دورۀ رونق سرمایه داری تا پیش از آخرین جنگ- از ۱۹۰۹ تا ۱۹۰۳- اقشار بالایی پرولتاریا را در پیوندی تنگاتنگ با امپریالیسم قرار داد. از سودهای هنگفتی که بورژوازی امپریالیست از مستعمرات و کشورهای عقب مانده به طور کلی به دست آورده بوده، خرده ریزهای چرب و نرمی به دارایی های آریستوکراسی کارگری و بروکراسی کارگری اضافه شد. در نتیجه، این منافع مستقیم آن ها در سیاست های امپریالیستی بود که بر میهن پرستی آنان فرمان می راند.
با این تعریف و شناخت ما از انارشیزم حاکم بر نیروهای چپ اروپا بخصوص در فرانسه ، چرایی شکست جلیقه زردها را از این زاویه بهتر میتوان توضیح داد .
با انقلاب اکتبر کشورهای صنعتی اروپا برای حفظ منافع بورژوازی در مقابل فرهنگ انقلابی اتحاد شوروی ، ناچار به ایجاد طبقه ای کارگر اریستوکرات شدند تا بتوانند با نمایش ان شعارهای چپ را تضعیف و کارگران را به سربازان بورژوازی تبدیل کنند . واقعیت این است که این شبه طبقه کارگری منافعش از مستعمرات تامین میشد و بعضا علنی یا پنهان ، در جنایتهای امپریالیستها در مستعمرات هم مشارکت داشتند . ابدا نمیتوان پذیرفت که انارشیستهای وچپنمای اروپا بخصوص در فرانسه از محل این عایدیها بیخبر بوده باشند .
این معترضین بخوبی میدانند دستمزدهای بالا و نرخ گران کار در اروپا بیشتر ناشی از نمایشی رو در روی حضور کشوری بنام اتحاد جماهیر شوروی بود و در حقیقت باج بزرگی بود که بورژوازی برای کارگران اریستوکرات پرداخت میکرد تا برتری خود بر کارگران دیگر کشورها بخصوص پرولتاریای شوروی را به کارگران خود نشان داده ، انرا دلیل سیاست اقتصادی درست نظام سرمایه داری در کشور بدانند و انرا تبلیغ کنند .
این در شرایطی بود که تمامی کارگران فرانسه بخوبی میدانستند که این مازاد پرداخت حاصل استثمار حیوانی و جنون امیز الیگارشی فرانسه در مستعمرات افریقایی فرانسه است و در حقیقت این دریافتها ، خونبهای ملت تحت شکنجه و غارت شده مستعمرات فرانسه است .
امروز اما با فروپاشاندن اتحاد جماهیر شوروی دیگر ان نگرانی در ذهن الیگارشهلی اروپایی نیست و ان تب فروکش کرده .
البته اینبار اتوماسیون و تولید رباتیک و نرخ ارزان کار در مستعمرات هم بکمک الیگارشها امده و میبینیم که انها خونسرد به اعتراضات نگاه میکنند و هیچ نگرانی در چهره انها دیده نمیشود
اما کارگران جلیقه زرد فرانسه همچنان چون دوران گذشته بدنبال دریافتهایی معادل هزینه های گذشته خودشان هستند و همچنان برایشان مهم نیست که این پول ها از کجا تامین میشود و بهمین دلیل نمیتوان انها را جزو باشگاه کارگران سوسیالیست جهانی بحساب اورد ..اشکارا میبینیم که انها از حامیان مارین لوپن هستند و امیدوار به وعده های او. ما نیازهای به حق جلیقه زردها را نه تنها نفی نمیکنیم بلکه در نظامهای ظالمانه امپریالیستی هم همواره حق زندگی حد اقلی را حق همه انسانها میدانیم .
اما جلیقه زردها اگر چه امروز هم بدنبال دریافت بیشتر هستند ،ولی هرگز به منبع ان نمیاندیشند و به ان اشاره نمیکنند و جنایات الیگارشی را برملا نمیکنند ..
جلیقه زردها تنها بیشتر میخواهند ،حتی به قیمت استثمار و کشتار انسانهای بیگناه بیشتر در مستعمرات فرانسه ..
نعیم صفایی