دستهای اشکار اصلاحطلبی در فروپاشی کشور ..

نامه خاتمی و سه تاکتیک اصلاحطلبان ..
امروز بدرستی میتوان گفت که پروژه مهسا امینی  یک پروژه از پیش طراحی شده و برنامه ریزی شده  بود که از زمان حرکت مهسا امینی از سقز به تهران اغاز و با حضور گشت ارشاد در نقطه مورد نظر  و انتقالش به وزرا و بعد انتظار عده ای همچون یاسر هاشمی رفسنجانی بهمراه عده ای در جلو بیمارستان و حضور دو خبرنگار جاسوس نشریه شرق در اعلام  انتقال خبر مرگ او بدلیل خشونت پلیس به رسانه اینتر نشنال و بیکباره بیرون ریختن  اراذل و اوباش از کاخ سفید تا خانه سینما و فدراسیون فوتبال ..و..و..و نعل به نعل طبق برنامه از پیش تعیین شده اغاز شد .
اتحاد بیسابقه گروهکهای تروریستی علیه تمامیت ارضی و حاکمیت ایران که تا دیروز یکدیگر را سر میبریدند با سازمانهایی که منافع کاملا متضاد داشتند بیانگر وجود فرمانی از بالا و  فرا سازمانی بود و هجوم متحد و همه جانبه کشورهای عضو ناتو و وابستگان به امپریالیسم  بخوبی نشان داد که محرک اصلی اغتشاشات چه کشورهایی هستند .
با اوج گیری اغتشاشات که بکمک دو رسانه اصلی بی بی سی و اینتر نشنال هدایت میشد ، اعلام همبستگی سران کشورها ودخالت اشکار انها در امور داخلی ایران و حتی حضور سیاستمداران غرب در اعتراضات سازمان یافته خارج کشور  بوضوح نشان از اغاز یک توطئه بزرگ علیه ایران  را اشکار کرد 
وجود خشونتهای جنایتبار کم نظیر و داعش گونه در این اغتشاشات که تنها برای ایجاد وحشت عمومی و حاشیه ای کردن مردم  همزمان در بسیاری از شهرها را اغاز شد ، تکرار جو تروری بود که مجاهدین خلق در اوایل انقلاب ایجاد کردند تا در سایه ان نیروهای وابسته بغرب و نفوذی ها بتوانند با حذف مردم و نیروهای مترقی و وطندوست طرفدار انقلاب ، قدرت  را بدست بگیرند . 
امارها نشان میدهند ، قریب به پنجاه کشور  در این توطئه بین المللی علیه ایران همکاری داشته اند . با توجه به شعارهای بی معنا و مفهوم و  انحرافی و منتزع از مشکلات حقیقی کشور و  فحاشیهای  کم نظیر جنسی انهم از دهان زنان و مشارکت انها در جنایات بیسابقه میتوان گفت که نیروهای بدنه اصلی بدقت و ظرافت انتخاب شده بودند  ، 
ولی ایا این کشورها بدون اتکا بیک الترناتیو قوی در درون کشور و تنها با تکیه به مشتی لمپن پرولتاریا دست به چنین ریسکی زدند؟
کسانیکه الفبای سیاست را بدانند متفقند که امکان نداشت غرب متحد ، بدون اتحاد با نیرویی داخلی بتواند و بخواهد دست به چنین زورازمایی با انقلاب بزند . 
این اولین بار نیست که اصلاحطلبان علنی و یا غیر علنی نیاز خود به حمایت غرب را در برچیدن و استحاله انقلاب  اعلام کرده اند،
سفرهای پنهانی و چند باره حسن فریدون به بریتانیا ، سخنان خاتمی در غرب ، لو رفتن سخنان ظریف و  البرادعی ، بعلاوه مهمانیهای وابستگان سفارتهای غربی در منزل زیبا کلام و سخنان او و  تاجزاده در مورد رابطه خاص با غرب و بیانیه رسمی خاتمی در دفاع از نازیهای ازوف و زلینسکی و مستقل خواندن این مزدور وابسته و محکوم کردن روسیه که جایگاه ایران اینده به رهبری اصلاحطلبان را اشکار میکرد، برای  درک خردمند سیاسی در تشخیص وابستگی این  نیروها  به غرب  کفایت میکند... 
شک نیست که تلاش چهل ساله  امپریالیسم در رشد و توسعه و حفظ نیروهای نفوذی خود در ایران  برای تامین و حفظ  منافع الیگارشی امریکا بخصوص در این دوران بحران زدگی غرب ، تاریخیست و طبیعیست که اجازه شراکت اقمار در منافع استراتژیک در منطقه حوزه نفوذ خود  را ندهد .
اما با اغاز نشانه های افول پروژه بحرانسازی امپریالیسم در ایران  همانند شکست ایالات متحده در افغانستان ارام ارام سران کشورهای قمر امپریالیسم به سهم خواهی حقیرانه و همیشگی خود روی اوردند ..93a2c14e 748f 40f4 b56c 0e1ce8a3c960
حمایت از تجزیه طلبان حدکا و کومله و پژاک و جیش العدل و..و. در دستور کار اروپاییان  قرار گرفت .
مکرون میزبان گروه های تجزیه طلب کردی و  اوباشی بنام معصومه علینژاد شد و  با خبیثترین چهره ها عکس یادگاری گرفت و المان دست به تحریم نیروهای مخالف اصلاحطلبان  زد و فضا را برای مزدوران خیابانی بن سلمان باز کرد .
در این میان اما بریتانیا طبق فرمان ارباب با بیرون دادن دو نوار صوتی از مجریان بی بی سی نشان داد هدف ارباب از اشوبها ،بقدرت رساندن گروهکها و تروریستهای خارج از کشور نیست ، بلکه هدف اصلی بقدرت رساندن مجدد "نیرویی در داخل" است که مدیرانش در بخش بزرگی از بوروکراسی کشور فعالند و با داشتن روابط تشکیلاتی ، توان انتقال قدرت انهم بدون هزینه برای غرب را دارند . پس بهتر است اروپاییان  هژمونی امریکا را همچنان  پذیرا باشد .
اینگونه بود که کاخ سفید بلافاصله سخن  بایدن را رفو کرد و فشار غرب بر اروپا افزایش یافت .
عملکرد ایالات متحده بدوا سبب نوعی فروپاشی در اتحاد ضد انقلاب در خارج از کشور شد  و  قدرتنمایی ایران در کوبیدن مواضع تجزیه طلبان و نقش عراق  در  کنترل مرزهای اقلیم و فرار بارزانی از اقلیم  و  موافقت ضمنی و مشروط  ایران و روسیه و سوریه در حمله ترکیه به مزدوران امریکا در شمال سوریه ، بار دیگر توانست بحران افرینی درون مرزهای ایران را به بیرون و بر ضد منافع امپریالیسم هدایت کند و امریکا را وادار به عقب نشینی کند ، 
با افول کامل  اغتشاشات و اعلام رسمی  شکست پروژه ،  فرصت مناسبی برای نیروهای انقلاب که همواره توان بیرون کشیدن فرصت از بحرانها را دارند ، فراهم شد.
 طبق دستور رییس جمهور مبارزه با نیروهای مدیریتی فاسد میانی و باندهای  مافیایی شکل جدیتر و قاطعانه تری بخود گرفت .
اینگونه بود که   اصلاحطلبان متحد در "ناسا"(نهاد اجماع ساز اصلاحطلبی) بناچار 
از غارهای خود بیرون امده رجز خوانی را اغاز کردند و با این عمل بوضوح نشان دادند که هدف مشترک طراحان خارجی این جنایات بقدرت رساندن متحدین خود در احزاب اصلاحطلبی  بوده و نه دیگران و نشان دادند ، ان نیروی پشتیبانی کننده از اراذل اغتشاشگر ، الیگارشی داخلی و متحد انها بوده .
 اینگونه بود که اصلاحطلبان طبق دستور از سه جبهه  علیه گام دوم انقلاب ۱۴۰۰ فعال شدند و موضعگیری کردند ..
یکم ..گروهی کم و بیش گمنام یا کم نام و بعضا خوشنام  از رده های حاشیه ای ولی دور افتاده  تحت نام اصلاحطلبی نوظهور  مانند باند  فاطمه و محسن  هاشمی،  راغفر ، عبدالکریمی ، مجید حسینی ، و..و.    رسما اعلام کردند که علی رغم شرایط موجود مایلند در کشتی انقلاب بمانند و بدنبال ایجاد نقش در حاکمیت هستند .
دوم ..گروهی که خاتمی فرماندهی انان را بر عهده دارد و عموما از اعضای بنیاد باران هستند ، طی نامه ای ۳۷ صفحه ای خطاب به رهبری که البته بی جواب ماند  ضمن "بحرانی خواندن شرایط کشور "  تغییرات بنیادی اقتصادی و گردش به شرق و رابطه استراتژیک  با روسیه  و چین و  نوع  نگاه  دولت دکتر رییسی به ساختار اقتصادی تحت عنوان ندیده گرفتن غرب  را عامل بی ثباتی کشور دانسته  و اقتصاد بازار ازاد و رابطه با غرب  را تنها کشتی نجات کشور معرفی کرده ، "مشارکت " در مدیریت و توقف برنامه حذف مدیران اصلاحطلب و بقای خط اقتصادی اصلاحطلبی و بازگشت به برجام و..و را خواستار شد . 
 سومین گروه که حجاریان انرا نمایندگی میکند ، اما  سخن را با تهدید اغاز و توان خود  در به خیابان کشاندن نیروها و همزمان تداوم ان در دانشگاه ها و و. را برخ حکومت کشیده مصرا خواستار برکناری دولت و برگزاری  رفراندوم و تغییر قانون اساسی شدند و رسما اعلام کردند از جنگ داخلی و تجزیه کشور حتی تا محو کشور و خونربزی بی حساب ابایی ندارند .
اما واقعیت این است که  امتال حجاریان بخوبی میدانند  بلوفهای سیاسی انها و قدرت نمایی انتا پروپاکاندایی  مسخره است و فاقد نیروی ذخیره  ، لذا این تشکل سه جانبه ولی متمرکز  گروهی اصلاحطلبان ، تنها به این دلیل طراحی شده که حاکمیت برای جلوگیری از تهدید و نگران از تداوم اشوبهای  مورد ادعای خط سوم حجاریان ، بناچار تسلیم  یکی از دو مورد اول  شده به یکی  پاسخ متبت دهد ..
ولی شرایط نشان میدهد که حاکمیت انقلابی از مرزهای مماشات با این باندهای سیاه و بازوی غرب در ایران ، عبور کرده و مسیر انقلاب فرودستان بر حذف این خیانتکاران اصراردارد .  
ایا اصلاحطلبان درمحاسبه توان خود دچار توهم شده اند ،
انچه مسلم است ،نامه خاتمی نه تنها بی جواب ماند بلکه  بزرگترین ضربه را به اتحاد نیروهای برانداز بیرونی که عمدتا افسارشان  از طریق  افرادی همچون هوشنگ امیر احمدی و نایاک در دست انهاست ،  زد و اختلاف ها را بجایی رسانید که تا مدتها بتوانند شکم یکدیگر را بدرند . 
اما در داخل ؟
به باور من اصلاحطلبان  ممکن است با نادیده گرفتن مردم  دچار اشتباه در توازن قوا باشند ولی  انها امروز  هنوز اکثریت مجلس ونمایندگانی در مجمع تشخیص و  حمایت ارتجاعی که در طول اغتشاشات سکوت کرده بود  و جامعه روشنفکری وابسته و  مدیران میانی و باندهای مافیایی و الیگارشی مالی و بانکها و بخصوص صدا و سیما را در اختیار دارند  ولی رهبر حکیم و خردمند انقلاب و فرمانده گام دوم انقلاب تنها دولت مردمی و بسیج و سپاه و مردم فرودست را دارد ،
ایا فرودستان و نیروهای انقلابی در این مبارزه طبقاتی اغاز شده ، توان کنار زدن دزدسالاران و تیولخواران سنتی را دارند؟
اما به باور من پیروزی قطعی از ان فرودستان است ، زیرا انها علاوه بر رهبری و دولت و سپاه و بسیج ، ایمان به پیروزی و حمایت بیدریغ  تاریخ را  نیز به همراه  خود  دارند ..
نعیم صفایی