اما آنچه در این لحظه هوشیاری توده ای ها را می طلبد، مورد دیگریست که قطعا برای رفقای دانشمند، ایدئولوگ و فرهیخته ای که در فکر نجات نام حزب توده ایران از ننگ اپورتونیسم و قرار دادن آن روی ریل درست مارکسیسم لنینیسم هستند، باید بسیار مهم باشد.

راه توده  و خیز نه چندان بلند
تمام کسانیکه با راه توده اشنا هستند بخوبی میدانند که این گروه اندک نفره با ان ییک نت نخودی، که خواننده ای هم ندارد با هم حکم پدر و فرزندی دارند.
گاهی اگر بدلیل کشف نشر اخبار جعلی، دست دهم و بی پایه آنهم در فضای مجازی این پیک چه مورد نقد خواننده ای فهیم قرار گیرد، این رابطه انکار میشود ولی این پدر خواندگی  به حق حقیقت دارد. کافیست سنگی بردارید و به سمت این  پیک بچه بیسواد بیندازید تا صدای مرشد او "راه توده"  به آسمان برود.
اما آن "تک نفر" که دستی هم بر قلم دارد و رهبری خود را بر "راه توده"  با  آنچنان "نه" بزرگی نفی میکند که یعنی "اری"، رفت و امد هایی هم، چه مجازی چه حقیقی با نامه مردم داشته و دارد. اینکه اختلاف این دو "نامه مردمی" اما با دو اسم متفاوت کجاست اگرچه میدانیم ولی مسئله ما نیست.
آنچه مهم است این واقعیت است که اختلاف هرچه بوده و هست ربطی به ایدئولوژی و احتلاف در بینش ندارد، آنچنان که اگر آرم سربرگ مقالات کم ارزش هر دو نحله را ندیده  بگیریم گویی داغ داغ از تنور یک نانوایی بورژوا لیبرالی بیرون آمده است.
اما این رابطه دوم نه پدر و فرزندی بلکه برادرانه است."راه توده" همواره مانند کمک فنر "نامه مردم" عمل کرده است. "راه توده" همواره تلاش کرده ضربات ناهنجار وارد شده به شاسی اپورتونیستی نامه مردم را با انحراف از اصل و بزرگ کردن فرع تعلیق کند تا خواننده بسرعت به ناکجا آباد پرتاب شود. کافی است تا منتقدی ابرویی بالای چشم نامه مردم بگذارد تا پیشوای "راه توده" شکم چاک کند و انواع اتهام ها را نثارشخص نقاد کند، البته  بدون اینکه به نقد مطروحه پاسخی دهد. خلاصه کلام "نامه مردم" و "راه توده" یک روح در دو جسم هستند.
اما آنچه در این لحظه هوشیاری توده ای ها را می طلبد، مورد دیگریست.
امروز ما دلایلی داریم  که نشان میدهد با توجه به خالی ماندن صندلی ر خاوری فقید، "تک نفر" راه توده ای در تلاش است، با توجه به بیسوادی و بیخردی دونفر باقی مانده در نامه مردم و نیاز انها به یک موجودی شبیه  خود، آرام و  بصورت کاملا خزیده بسمت صندلی خالی مانده ر. خاوری پیشروی کند.
البته  تسخیر یا مصادره این صندلی خالی توسط هر "عصری"  آنهم با  حفظ بیشتر و محکمتر روند اپورتونبسم منحط در روند پر فساد این  نحله، از نگاه پیک خاور بی تاثیر است، ولی قطعا برای رفقای دانشمند، ایدئولوگ و فرهیخته که در فکر نجات نام حزب توده ایران از ننگ اپورتونیسم و قرار دادن آن روی ریل درست مارکسیسم لنینیسم هستند، باید بسیار مهم باشد.
بهلــــــــول