نگاهی به سرمقالهٔ «نامهٔ مردم» ۱۰ دی ۱۴۰۳
برگرفته از سایت ده مهر
https://10mehr.com/archives/1169
«نامهٔ مردم» شمارهٔ ۱۲۲۴ (۱۰ دی ۱۴۰۳) سرمقالهای تحت عنوان «فردای ایران از امروزش بهتر خواهد بود!» منتشر کرد که محتوای آن دل هر ایرانی میهندوست را بهدرد میآورد و این سؤال را به پیش میکشد که کار حزبی که علت وجودی و تاریخ کهن دهها سالهٔ آن دفاع از استقلال کشور و تضمین حقوق زحمتکشان ایران در برابر امپریالیسم بوده است، و تعداد کثیری از رهبران آن در راه رسیدن به این هدف مقدس جان باختهاند، اکنون به کجا کشیده و این حزب امروز در کنار کدام نیروها ایستاده است؟
مطالعه بیشتر: چپنمایی در خدمت امپریالیسم: در کنار کدام نیروها ایستادهایم؟
تحریریه پیک خاور:
سوگ یاد در رثای یکمین سالگرد پر کشیدن رزمنده میهنی و ضد امپریالیستی در سنگر زحمتکشان نعیم صفائی.
رفیق نعیم از بنیانگذاران وب گاه پیک خاور و از پیروان راه دکتر کیانوری و مشی حزب توده ایران در سالهای ۵۷ تا ۶۱ است. او بطور خستگی ناپذیر انحرافات، اپورتونیسم وارتداد غاصبان لندن نشین حزب را افشا و با آن مبارزه کرد و هزینه ها در این راه داد.
رفیق نعیم،
حلقه پیر مغانم ز ازل در گوش است
برهمانیم که بودیم و همان خواهد بود
سروده: آیدا مهرانی
برای نعیم عزیز که یک سال از پرکشیدنش میگذرد
از میان ابرهای خاموش عبور خواهم کرد ،
از میان دریاهای نور ستارگان،
و در شب های سفید عبور خواهم کرد اما هر گز به قبر تو نزدیک نبوده ام
ستاره ها شعله ور می شوند و می سوزند.
سالها می آیند و می روند.
دودمان متولد می شوند و ناپدید می شوند.
زمان، ایستاده است
نه حتی یک پرنده کوچک خاکستری
که روی شاخه سبز آواز می خواند
آن جا نخواهد بود
کنار قبر من بایست و لی گریه نکن.
من آنجا نیستم، خوابم نمی برد.
من هزار بادی هستم که می وزد.
من درخشش الماس روی برف هستم.
من نور خورشید بر دانه های رسیده هستم.
من باران لطیف پاییز هستم.
وقتی در سکوت صبح از خواب بیدار می شوید،
من عجله ی نشاط آور سریع هستم،
از پرندگان آرام در پرواز دایره ای.
من ستاره های نرمی هستم که در شب می درخشم.
کنار قبر من بایست و گریه نکن.
من آنجا نیستم. من نمردم راه من زنده هست
بر قبر من گریه نکن بگذار چشما نت خشک شود. من آنجا نیستم - اما نرفتم. من در صدای هزار باد وجود دارم. در باران گرم وقتی پاییز است در زمستان سرد مه الود در هنگام اواز چلچله ها
من همراه با شما تا اخرین فریاد برای وطنم در کنار شما هستم
مثل گلی پژمرده نیستم
مثل شعله خاموش
مثل بادی نیستم که در میانه زندگی مرده است من می وزم
آیا در مسائل غم و اندوه آرامشی وجود دارد؟
در میان شعله های خاموش شده نور وجود دارد؟
اکنون در آسمان کسی در نزدیکی کسی است،؟
اکنون در آسمان کسی در نزدیکی کسی است،
اگر هستید بیا ئید به قبر من اگر وجود دارید، اینجا وجود داشته باشید. غم مرا پر از زندگی کنید
مصاحبه حجت الاسلام نامخواه سردبیر نامه جمهور
برگرفته از وبگاه طبقه سه
http://tabagheh3.ir/post/619
پیک خاور: .. من درد مشترکم مرا فریاد کن..
متن زیر بحثی درباره عدالت اجتماعی و آسیبهای اجتماعی است که تیرماه سال گذشته (1402) در گفتوگو با یکی از روزنامهها ارائه شد ولی به دلایلی از جانب آن روزنامه انتشار نیافت.
چرا موارد متعددی از بزه و آسیب اجتماعی نظیر گروگانگیری، سرقت و خودکشی افزایش پیدا کرده است؟
یکی از مهمترین تبیینهایی که از افزایش معنادار کجروی و بزه در جوامع میتوانیم داشته باشیم، آسیبدیدن همبستگی اجتماعی است. در واقع اگر کجروی به طرز «معنا»داری افزایش پیدا کند، این معنا را میتوانیم با کاهش همبستگی توضیح بدهیم. همبستگی از یکسو به جوامع امکان هماندیشی و همیاری میدهد؛ امکان و نیروی حل مسائل میدهد و از سویی دیگر به سان نظمی نامرئی مانع از ارتکاب کجرویها و وقوع آسیبهای اجتماعی میشود. در جوامعی که همبستگی اجتماعی آسیب ببیند و کاهش پیدا کند، ارتکاب بزه و کجروی افزایش پیدا میکند.
مطالعه بیشتر: افزایش آسیبهای اجتماعی مولود عقبماندگی در عدالت اجتماعی است
برگرفته از:تارنگاشت عدالت
پیک خاور: "نامه مردم" ارگان حزب لندن نشین باز هم خودرا مجبور به معلق واروهای معمول برای توجیه مواضع ضد میهنی وضد محورمقاومت دیده است، اما قادر نیست که خودرا در وضعیتی مطلوبتر از یک اپوزیسیون فَشَل بیابد... شوربختانه....
در این مطلب وبگاه عدالت بیانیه حزب لندن نشین را نقد کرده است .
۲۳ آذر ۱۴۰۳
دولت سوریه به طور غیرمترقبهای سقوط کرد و در واقع همه هواداران و مخالفان بشار اسد (به استثنای طراحان و حامیان مخفی براندازی) را به بهت و تعجب واداشت.
واکنش مخالفان اسد که نسبتاً سریع صورت گرفت مثبت و رضامند بود. آرزوی آقای اوباما و خانم کلینتون که در سال ۲۰۱۱ میگفتند: «اسد باید برود» هر چند داغ تحققش در دوران زمامداری آنها به دلشان ماند، ولی بالاخره برآورده شد.
برخیها نیز به مصداق «ما سه نفر را کجا میبری؟» خوشحالی خود را ابراز داشتند و با حسن تعبیر، این واقعه را به فال نیک گرفتند و گفتند: «ایرانیان خوشحال باشند دیگر کسی حق ندارد دلارهای ملت را برای حفظ تارعنکبوت هزینه کند!» (ح. فلاحتپیشه) و یا آقای زیباکلام گفت: «پایان بشار اسد هم برای مردم سوریه خیریت داشت و هم ایرانیان» و حالا «جلوی هدر رفتن درآمد کشور مردم ایران و ریخته شدن آن به چاه ویلی به نام محور مقاومت به منظور سر پا نگاه داشتن یک حکومت ظالمِ غیر مردمی» گرفته خواهد شد.